تقديم به تمامي پارسي زبانان دنيا

 

مترجم
تـــيـــم تـــرجـــمـــه ســـايـــت
.:: WwW.RapidBaz.Org
Mas_ja2007@yahoo.com

 

تنظيم ، اصلاح و هماهنگي زيرنويس از آرميــن مهدويان
armin.mail007@gmail.com

 

آلمان ، نورنبرگ
سال 1948

 

نمي دونستم اينقدر بد بوده

با چند تا بمب آتشزا، اين ساختمون هاي قديمي مثل سلوفان ميسوزن

 

يک ديواري هست که قسمت قديمي نورمبرگ رو از قسمت جديدش جدا مي کنه

...برميگرده به

 

اشميت، به چه وقت برميگرده؟

سال 1219، قربان
بله، سال 1219

 

اينجا جاييه که حزب نازي اجتماعات خودش رو برميگزار مي کرده، درسته؟

همه به اينجا اومدن
هيتلر، گوبلز. تمامي کارکنان

هزاران نفر از اونا، از سراسر آلمان

 

اون مجبوره که اون بوق لعنتي رو اينقدر زياد بزنه؟

اشميت، لازم نيست که خيلي بوق بزني

 

هر دوي شما وظايف خودتون رو مي دونين؟

خوب، بفرمايين شروع مي کنيم
کمي از آلمان قديمي

سناتور بورکت
سروان

سروان بايرز، ايشون قاضي هايوود هستن

بايرز آجودان شما خواهند بود
چيِ من؟

منشي، راهنما، رابط
هر چي که بخواين

قربان، اينا هم خدمتکاران شما هستن
آقا و خانم هالبشتات

سلام

عصر بخير
عصر بخير، عالي جناب

خوش اومدين

قبلاً هم که با راننده تون آشنا شدين، اشميت

هر لحظه که لازم داشته باشين در خدمت شما هستم
شب و روز

ممنونم

بيا بقيه اينجا رو به ايشون نشون بديم. دن؟

ما توي اطاق پذيرش هستيم

 

اطاق نشيمن

کتابخونه هم اونجاست

دو تا اطاق خواب توي اين طبقه و سه تا هم طبقه بالاست

 

مبلمان نسبتاً عتيقه است، مربوط به ارتش ايالات متحده است

 

پيانو کهنه و داغونه، اما بچستاين اصله

 

کاملاً تماشايي است، اينطور نيست، قربان؟

 

سناتور، من واقعاً به اينا نيازي ندارم

دولت ايالات متحده هميشه درست ميگه

دن، تو که مي دوني
اينجا کي زندگي ميکرده؟

قربان، يک ژنرال مهم نازي همراه با همسرش

بذار ببينم. چيز ديگه اي هم هست که قاضي هايوود بايد بدونه؟

قربان، سوالي هست؟

بله

 

سروان، شما فارغ التحصيل وست پوينت (دانشکده
نظامي معروف در ايالت نيويورک) هستين، درسته؟
بله، قربان

اسم کوچيک شما چيه؟
هريسون. هري

هري، ببين، من فارغ التحصيل وست پوينت نيستم

و تمام اين تشريفات کمي منو عصبي مي کنه

تو فکر مي کني که خيلي قانون شکني ميشه

اگه منو قاضي، يا دن يا همچين چيزي صدا کني؟

باشه، قاضي

ما از فروشگاه مخصوص ارتش خريد مي کنيم

در مغازه هاي محلي غذاي کافي واسه آلمان ها نيست

راننده محلش رو بلده

اينجا يک کپي از کيفر خواست هست
فکر کنم شما بايد يک نگاهي بهش بندازين

قربان، اميدوارم که اينجا راحت باشين

سروان، فکر کنم که تمام اهالي ايالت مين
(ايالتي در شمال شرقي ايالات متحده) اينجا
راحت باشن

...اگه چيزي لازم داشتين

دفترم در ادراه دادگستري نزديک شماست
ممنونم

سناتور؟

 

فکر مي کني که واقعاً سه تا خدمتکار لازم دارم؟

اين يک حس بدي بهم ميده

 

اگه بخواين ميتونين اونا رو مرخص کنين
ببينين، اونا اينجا غذا ميخورن

 

من سه تا خدمتکار ميخوام

 

دن، خوبه که مردي در مقام شما اينجاست

قطعاً

من تنها فردي بودم که در آمريکا شايستگي اين کار رو داشت

 

سناتور، شما مي دونين که من اولين انتخاب نبودم، حتي جزء ده تا هم نبودم

شما اين مطلب رو مي دونين و منم مي دونم
منظورت چيه؟

بياين باهاش روبرو بشيم
هيتلر رفته، گوبلز رفته

گورينگ رفته. اونا قبل از اينکه اعدام بشن خودکشي کردن

حالا ما بايد که درباره دکتر ها، تجار و قاضي ها قضاوت کنيم

بعضي از مردم فکر مي کنن که اونا نبايد به هيچ وجه مورد محاکمه قرار بگيرن

خوب؟

خوب اين مسئله نامزدهاي اين کار رو کم مي کنه

شما مجبور بودين که جنگل هاي دور افتاده مين
رو رها کنين تا اينجا همراه يک آدم دهاتي مثل
من باشين

اميدوارم که از اومدنت پشيمون نشي

نه. پشيمون نيستم که اومدم

فقط ميخواستم بدوني که من ميدونم که جسد کجا دفن شده

نه، فکر مي کنم که دادگاه بايد ادامه پيدا کنه

مخصوصاً دادگاه هاي قضات آلماني
اميدوارم که اينطور باشه

 

همينطوره

استراحت کن

 

ممنون

تا جايي که مي توني از اينجا لذت ببر

شما آدم نسبتاً مشغولي خواهيد شد

سناتور، واسه همه چي ممنون

قاضي، فردا مي بينمت
درسته

 

بايد اينا رو ببريم طبقه بالا؟

بله. ممنون

 

ببين، من مي تونم خودم
نه، اجازه بده من ببرمش. خواهش مي کنم

 

اونا دارن ميان

 

دادگاه رسمي مي شود

خداوند ايالات متحده و اين دادگاه را مشمول رحمت قرار دهد

 

دادگاه هم اکنون مدعي عليه (متهم) را احضار مي کند

ميکروفون در مقابل متهم، اميل هان، قرار بگيرد

 

اميل هان؟

آيا قبل از اين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

 

بي گناه

سوال اين بود که قبل ازاين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

 

بله مشورت کردم

در برابر اتهامات و توضيحاتي که

در کيفرخواست عليه شما مي باشد، چه توضيحي دارين؟
گناهکار يا بي گناه؟

 

از تمام جنبه ها بي گناه

 

فردريش هافستيتر؟

 

شما قبل از اين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

 

بله مشورت کردم

چه توضيحي دارين؟ گناهکار يا بي گناه؟

 

مي تونيد بنشينيد

 

ورنر لمپي؟

 

شما قبل از اين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

وکيل؟

 

بله، البته، مشورت کردم

 

چه توضيحي دارين؟ گناهکار يا بي گناه؟

 

بي گناه

مي تونيد بنشينيد

 

ارنست جانينگ؟

 

شما قبل از اين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

 

ارنست جانينگ شما قبل از اين دادگاه با وکيل مشورت کردين؟

 

عالي جناب، من نماينده متهم هستم

 

در برابر اتهامات و توضيحاتي که

در کيفرخواست عليه شما مي باشد، چه توضيحي دارين؟
گناهکار يا بي گناه؟

 

عالي جناب، مي تونم مطلبي رو به اطلاع محضر دادگاه برسونم؟

 

متهم صلاحيت اين دادگاه را تاييد نمي کند

و ميخواهد که در عوض دفاع از خود اعتراض رسمي کند

 

عبارت بي گناه ثبت خواهد شد

 

پيگرد (دادستان) بيانيه خود را ايراد کند

 

جونيور، آروم و راحت باش

 

پرونده غير معموله که

 

مدعي عليه ها به جرم هايي که متهم شده اند

به نام قانون متهم شناخته شوند

 

اين افراد، همراه با همکاران درگذشته يا تبيعديشان

 

در برابر آنچه بخاطر عدالت در دوران رايش سوم انجام شده، قرار دارند

 

مدعي عليه ها در دوران رايش سوم به عنوان قاضي فعاليت مي کرده اند

 

بنابراين، شما، عالي جناب، به عنوان قاضي که

روي صندلي قضاوت مي نشيند

 

منصفانه قضاوت کنيد

 

و اين همينطوره که بايد باشه

 

فقط يک قاضي ميدونه که دادگاه چقدر بيشتر از اطاق دادگاه ارزش داده

 

اين يک رونده و يک جريان

 

اونجا خانه قانونه

 

مدعي عليه ها هم اين مطلب رو مي دونن
اونا اطاق هاي دادگاه رو به خوبي مي شناسن

اونا لباس سياه رو به تن کردن و نشستن

تحريف کردن، منحرف کردن، و عدالت و قانون رو در آلمان از بين بردن

ممکنه که دادستان چراغ رو روشن کنه؟

 

مترجم نمي تونه که همراهي کنه
متاسفم، عالي جناب

اونا تحريف کردن، منحرف کردن

اونا عدالت و قانون رو در آلمان از بين بردن

 

و حالا بي شک به نوبه خود اين جرمي بزرگ است

اما پيگرد قانوني مدعي عليه ها را براي

جواب دادن نسبت به تخلفات قانوني

و يا جلوگيري از اجراي روند قانون فرا نخوانده

 

پيگرد قانوني آنها را

 

به دليل قتل

 

وحشيگري

 

شکنجه

 

بي رحمي فراخوانده

 

آنها در اين موارد

به دليل مسئوليت در خطرناک ترين، محاسبه شده ترين

ويرانگرترين جرم و جنايت ها در طول تمام دوران تاريخ
بشريت با تمام رهبران رايش سوم شريک هستند

 

و شايد آنها از برخي ديگر خيلي گناهکارتر باشند

آنهايي که خيلي قبل از اينکه هيتلر به قدرت برسد، آنها به
قدرت زيادي رسيده بودند

 

افکار آنها توسط آموزش هاي نازي ها در دوران اخير پوشيده نشده بود

 

آنها ايدئولوژي هاي رايش سوم را به عنوان افراد بالغ
آموزش ديده در آغوش گرفتند

 

وقتي که بيشتر آنها

براي عدالت ارزش قائل ميشدن

 

در اينجا آنها عدالتي را که براي ديگران به اجرا
نگذاشتند، خود با آن مواجه ميشوند

 

درباره آنها مطابق مدارک ارائه شده در اين اطاق دادگاه قضاوت خواهد شد

 

پيگرد قانوني چيز بيشتري نمي خواهد

 

آقاي رالف بيانيه خود را براي دفاع بخواند

 

ميخواهم بگويم که اين دادگاه

 

فقط يک افتخار بزرگ نيست

 

بلکه يک مبارزه بزرگ نيز هست

 

براي وکيل مدافعي که

 

ميخواهد در اجراي وظيفه اش به اين دادگاه کمک کند

 

تمام دنياي متمدن

 

کاري را که ما اينجا انجام مي دهيم به دقت تعقيب خواهد کرد

 

به همين منظور اين يک دادگاه محلي نيست

 

که به هر دليل مقبولي، منطقه اي نيست

 

هدف پذيرفته شده اين دادگاه

وسيعتر از تماشاي مجازات چند مرد است

 

اين يک جايگاه مختص

 

معبد عدالت است

اينجا براي پيدا کردن کدي از عدالت

که تمام دنيا در برابر آن مسئول است اختصاص يافته

 

چگونه اين کد برقرار مي شود؟

 

اين کد توسط

 

در يک ارزيابي صادقانه

 

و روشن

براي مسئوليت جناياتي که توسط پيگرد قانوني بيان شدند برقرار مي شود

 

:به گفته حقوقدان بزرگ آمريکايي، اليور وندل هولمز

 

اين مسئوليت فقط در مدارک پيدا نخواهد شد

که هيچ کس بر آنها اصراري ندارد يا آنها را انکار نمي کند

 

بلکه در ملاحظاتي از طبيعت سياسي يا اجتماعي يافت مي شود

 

اين مسئوليت

 

بيش از هر چيز در شخصيت افراد يافت مي شود

 

شخصيت ارنست جانينگ چيست؟

 

اجازه دهيد زندگي او را براي لحظه اي مورد ارزيابي قرار دهيم

 

او در سال 1885 به دنيا آمد

 

مدرک دکتراي حقوق را در سال 1907 دريافت کرد

در پروس شرقي در سال 1940 قاضي شد

در طي جنگ جهاني اول، او يکي از رهبران جمهوري وايمر شد

و يکي از بنيانگذاران اساسنامه دموکراتيک آن شد

در طي ساليان بعد او به شهرتي بين المللي دست يافت

و اين امر نه فقط بخاطر حرفه اش به عنوان يک قاضي بزرگ،
بلکه به عنوان نويسنده رساله هاي قانوني بود

که هنوز هم در سراسر دنيا در دانشگاه ها کاربرد دارد

در سال 1935 وزير دادگستري شد

 

اگر ارنست جانينگ گناهکار شناخته شود

 

مفاهيم معيني بايد بر پا شود

 

يک قاضي قانون نمي سازد

 

او قوانين کشورش را اجرا مي کند

 

جمله

کشورم، درست يا غلط

 

توسط يک وطن پرست بزرگ آمريکايي بيان شد

 

اين جمله براي يک وطن پرست آلماني نيز همينطور است

 

آيا بايد ارنست جانينگ قوانين کشورش را اجرا مي کرده است؟

يا اينکه بايد انجام آنها را قبول نمي کرد و خائن ميشد؟

 

اين مسئله دشوار، نتيجه نهايي اين دادگاه است

 

وکيل مدافع براي يافتن مسئوليت کارهاي انجام شده

 

مطابق آنچه پيگرد قانوني است

 

براي اينکه ارنست جانينگ تنها فردي نيست که در اين دادگاه است

 

بلکه اين دادگاه مردم آلمان است

 

دادگاه تا ابلاغيه بعدي تعطيل مي شود

 

اگر از نظر شما مشکلي نداشته باشد، بايرز مي تواند اين
خلاصه ها را بعداً مرتب کند

 

کاملاً يک سخنراني مزخرف توسط سرهنگ لاوسون بود، درسته؟

 

من تعجب مي کنم که اونايي که توي جايگاه هستن مي تونن واقعاً مسئول

تمام چيزهايي که اون در کيفرخواست ليست کرده بود، باشن

من دو ساله که اينجا هستم و بعد از اين مدت طولاني

مي فهمي که مسئوليت يک چيز شسته و روفته نيست

شما بچه ها آخر هفته چه برنامه اي دارين؟

من و همسرم به ليژ ميريم

توي ليژ خبري نيست. من اونجا بودم

پسرم توي خيابون 101 ام

اون در گورستان آمريکايي ها بيرون ليژ دفن شده

 

متاسفم

عيب نداره

دن، دوشنبه مي بينمت

 

با من مياي؟

نه، ميخوام کمي اينجا بمونم
منتظر دريافت گزارش از بايرز هستم

باشه

 

قربان، اينم گزارش هايي که خواسته بودين

ممنون

 

سروان، فکر مي کني بتوني يک نسخه از کتابي که ارنست
جانينگ نوشته رو واسم گير بياري؟

چند تايي هست
من همه اونا رو ميخوام

و يک نسخه هم از اساسنامه وايمر ميخوام

فکر ميکني که مي توني اونا رو واسم بياري؟
البته

ممنونم

 

سروان، چند وقت اينجا بودين؟
دو سال

دو سال؟ مدت زياديه
بله، قربان

دوستي هم داري؟
قطعاً

 

دوستان آلماني؟

بله

 

يک دختر؟

بله

 

والدينش نازي بودن، اما وقتي که اونا اومدن اون هشت ساله بود

ازت نپرسيدم که
مي دونم

اما شايد داشتين بهش فکر ميکردين
طبيعيه که بهش فکر کنم

فکر کردم اگر کسي بخواد اونو آموزش بده، بهتره که اين خودم باشم

چيز ديگه اي هم هست؟

نه، فکر کنم اطراف شهر يک چرخي بزنم

قسمت قديمي رو امتحان کنين
همه واسه مشروب و سوسيس به اونجا ميرن

ممنونم

 

انگليسي مي فهمي؟
بله، کمي

اون چي گفت؟
گفت: خداحافظ، بابابزرگ

 

باهات خوب رفتار ميکنن؟

بله. اونا با من رفتار خوبي دارن

ما هنوز هم چند تا دوست داريم

که با مقامات آمريکايي در تماس هستند

اگه باهات رفتار خوبي ندارن، مي تونم به اونا بگم

اونا با من خوب رفتار مي کنن

 

دکتر جانينگ

 

ما هر دو در موقعيت آشفته اي هستيم

مي دونم که شما منو به عنوان وکيل خودتون نميخواستين

مي دونم که شما کسي رو نمي خواستين

 

اما بايد که يک چيزي رو به شما بگم
به من گوش ميدين؟

 

بله

 

قصد دارم که پرونده شما رو بطور کامل ارائه کنم

 

در اينصورت

 

مورد لطف و ترحم دادگاه قرار نميگيره

 

...بازي

 

مطابق قوانين اونا بازي خواهد شد

 

خواهيم ديد که اونا جرات اينو دارن که در جايگاه محاکمه
مردي مثل تو بنشينن يا نه

 

...اينطور که من مي بينم

 

...مهم ترين عناصر در پرونده

 

حکم نازاسازي و داستان عشقبازي فلدنشتاين- هافمن هست

 

دکتر جانينگ بايد يک چيزي به شما بگم

 

...از زماني که در دانشگاه بودم

 

شما رو تحسين ميکردم

 

بخاطر اين بود که فکر ميکردم که شايد بتونم

بعضي از کارهايي که من ديدم

 

که شما در طول جنگ انجام دادين رو انجام بدم

 

شما براي همه ما يک الگو بودين

 

آقاي رالف، همش همينه؟

 

بله

ممنون

 

دکتر ويک، شما مدعي عليه يعني دکتر جانينگ رو مي شناسين؟

 

بله، مي شناسمش

به ما ميگين که اين شناخت تا چه حده؟

 

ما از سال 1929 تا 1935 در وزارت دادگستري با هم خدمت ميکرديم

 

قبل از اون هم ديده بودينش؟

بله

 

اون يکي از دانشجويان حقوقم بود

اونو به خوبي مي شناختين؟
بله

اون تحت الحمايت شما بود؟
بله

چرا؟

 

اون هميشه هوش بالايي داشت

 

اون مردي بود که با فکر بزرگي درباره قانون به دنيا اومده بود

 

ممکنه شما بر اساس تجربه شخصي خودتون

 

جايگاه قاضي در آلمان سابق تا ظهور ادولف هيتلر رو براي
ما شرح بدين؟

 

جايگاه قاضي کاملاً مستقل بود

 

...حالا ممکنه اگر بعد از

 

روي کار آمدن قدرت سوسياليسم ملي در سال 1933 تضادي با
قبل وجود داشت رو براي ما شرح بدين؟

 

قاضي ها تابع چيزي فراي عدالت شدند

 

آنها تابع چيزي شدند که براي محافظت از کشور لازم بود

 

ممکنه لطفاً توضيح بدين؟

...اولين تعهد عملي قاضي

مجازات فعاليت هاي عليه موقعيت فعلي

 

بدون توجه به جنبه مخالفتي آن بود

ديگه چه تغييراتي ايجاد شد؟

 

حق درخواست استيناف حذف شده بود

 

...ديوان عالي رايش جايگزين

 

دادگاه هاي ويژه و مردمي شد

 

تفکر برتري نژادي براي اولين بار يک تفکر قانوني شد

 

و نتيجه اين عمل چي بود؟

 

نتيجه؟

 

...نتيجه در اختيار گرفتن مديريت قوه قضاييه

در دستان حکومت ديکتاتوري بود

...حالا، دکتر ويک

سرهنگ لاوسون، ميخوام چند تا سوال بپرسم

 

آيا کسي از قوه قضاييه هم اعتراض کرد که اين قوانين
استقلال قضات را از بين ميبرد؟

چند نفراز اونا اين کار رو کردن

اونايي که استعفا دادن، يا مجبور به استعفا دادن شدن

 

بقيه خودشون رو با شرايط جديد وقف دادن

 

فکر مي کنين که قوه قضاييه از نتايج اين کار آگاه بوده؟

 

در ابتدا شايد نه

 

بعداً واسه تمام کساني که چشم و گوش داشتن نتايج کاملاً روشن بود

ممنون

 

حالا ممکنه تغييرات در قوانين جنايي رو براي ما توضيح بدين؟

 

...خوب اين تغييرات

با افزايش روز افزون مجازات مرگ مشخص ميشه

 

...محکوميت ها عليه متهمان اجرا ميشد

فقط بخاطر اينکه اونا لهستاني، يا يهودي بودند يا از لحاظ
سياسي مطلوب حکومت نبودن

 

معيارهاي سوسياليستي ملي جديدي ارائه شدند

...در ميان اين معيار ها

براي کساني که در طبقه گوشه گيران بودند، نازاسازي جنسي
انجام شد

...آيا براي قضات الزامي شد که

يک علامت مشخصه روي لباس بلند خود در سال 1935 بپوشند؟

 

به عنوان حکم رهبر

الزامي شد که قضات نشان افتخار صليب شکسته آلمان ها رو
روي لباس خودشون بپوشن

شما چنين نشان افتخار پوشيدين؟
نه

 

من از پوشيدن اون خجالت مي کشيدم

شما در سال 1935 استعفا دادين؟

بله، قربان

 

آيا ارنست جانينگ نشان صليب شکسته روي لباسش مي پوشيد؟

 

بله

 

همين. ممنونم

 

آقاي رالف

 

شما از اين عبارت استفاده کرديد: که براي محافظت از کشور الزامي بود

 

ممکنه براي دادگاه توضيح بدين که

شرايط در آلمان زماني که سوسياليسم ملي به قدرت رسيد چگونه بود؟

چه شرايطي؟

 

شما قبول دارين که قحطي در همه جا وجود داشته؟

بله

شما قبول دارين که تفرقه داخلي وجود داشته؟

بله

يک حزب کمونيستي وجود داشته؟

بله

اون سومين حزب بزرگ آلمان بوده؟

بله

 

...شما گفتين که

 

سوسياليسم ملي کمک کرد که بعضي از اين شرايط بهتر بشه؟

 

...آره، اما با يک هزينه وحشتناک که

لطفاً فقط به سوالات جواب بدين

 

...بنابراين، امکان نداشت که يک قاضي نشان صليب شکسته رو بپوشه

و هنوز هم براي چيزي که فکر ميکرده واسه کشورش بهترين
کاره، کار کنه؟

نه. ممکن نبوده

 

آقاي دکتر ويک

 

...شما از سال 1935 تا 1943

...بنا به قبول خودتان

 

در سازمان مديريتي نبودين

 

...ممکن نيست که نظر شما درباره سازمان مديريتي

دچار تغيير شده باشه؟

 

نه. ممکن نيست

 

...اگه شما اونجا نبودين

چطور مي تونين درباره اتفاقاتي که در سازمان مديريتي در
حال انجام بودن، گفته هاي خودتون رو تاييد کنين؟

من دوستان زيادي در سازمان قضايي داشتم

مجلات و کتاب ها هم بودن

 

از مجلات و کتاب ها؟

 

مي فهمم

 

:شما اشاره کردين که

معيارهاي سوسياليست ملي جديدي ارائه شدند

و در ميان اونا نازا سازي جنسي بوده

 

شما مي دونين که نازا سازي جنسي توسط سوسياليسم ملي بوجود نيومده

...بلکه سال ها قبل به عنوان اسلحه اي

در مواجهه با افرادي که فاقد سلامت رواني و جنايي هستند، اجرا ميشده؟

بله. مي دونم

آيا خبر دارين که اين قانون درباره شهروندان در ساير کشور ها هم وجود داره؟

من توي چنين قوانيني کارشناس خبره نيستم

 

پس اجازه بدين که يکي رو واسه شما بخونم

 

اين نظر ديوان عالي کشوره

که تاييد مي کنه چنين قوانيني در ساير کشورها هم وجود داره

 

:و من همينطور نقل مي کنم

 

...ما بيش از يکبار ديده ايم که رفاه عمومي

ممکن است بهترين شهروندان را براي زندگيشان درگير کند

...در واقع عجيب خواهد بود، اگر براي کساني که قبلاً

...قدرت منطقه را براي اين قرباني هاي کوچک

بخاطر جلوگيري ما از غرق شدن کامل در بي کفايتي ضعيف کرده بودند

...براي تمام جهان بهتر است که

...اگر، در عوض منتظر ماندن براي اعدام نسل ها بخاطر جرم و جنايت

...و يا اجازه دادن که اين افراد از حماقت خود رنج بکشند، جامعه مي تواند

توسط وسايل پزشکي در اولين مکان جلوي اشاعه و گسترش آنها را بگيرد

 

سه نسل حماقت کافيه

 

دکتر ويک حالا اونو به ياد ميارين؟

نه، قربان، نمي دونم

 

...در واقع، دليل خاصي نيست که شما بايد بدونين

...از زماني که ايده قانون نازا سازي

...در ايالت ويرجيناي ايالات متحده اجرا ميشه

...توسط بزرگترين حقوقدان آمريکايي

ديوان عالي کشور، اليور وندل هولمز نوشته شده

 

حالا، دکتر ويک

 

از نقطه نظري که شما ياد گرفتين

هنوزم مي تونين بگين که نازا سازي جنسي يک معيار جديد
سوسياليست ملي بوده؟

بله، مي تونم بگم

 

چون هرگز قبل از اون به عنوان اسلحه اي عليه مخالفان
سياسي استفاده نشده بود

 

...شما شخصاً موردي رو مي شناسين که

بخاطر دلايل سياسي فردي نازا شده باشه؟

 

من مي دونم که اين اتفاقات افتاده

سوال اين نيست
لطفاً به سوال جواب بدين

 

شما موردي رو مي شناسين؟

من مورد خاص يا تاريخ خاصي رو نمي دونم

من دارم از شما مي پرسم مگر اينکه خود شما تجربه شخصي در
اين زمينه داشته باشين

نه، من چنين تجربه شخصي ندارم

 

ممنونم

 

شما از اتهاماتي که در کيفر خواست عليه ارنست جانينگ
مطرحه اطلاع دارين؟

 

بله، خبر دارم

 

مي تونين صادقانه بگين که اون مسئول اون اتهامات هستش؟

 

بله، صادقانه مي تونم بگم

 

شما خودتون رو در اين زمينه بي مسئوليت مي دونين؟

 

بله، همينطوره

 

شما هرگز در سال 1934 سوگند وفاداري به کشور رو خوردين؟

عالي جناب، اعتراض دارم

شاهد مجبور نيست که به اون سوال جواب بده

اون متهم دادگاه نيست

 

عالي جناب، تمام آلمان در دادگاهه

اين دادگاه وقتي که ارنست جانينگ رو به عنوان متهم داره،
براي تمام آلمان هم برقرار ميشه

اگر اين مسئول بودن متهم اثبات بشه، بيشترين آزادي عمل
اجازه داده شده

 

اعتراض قبول نيست

 

شما هرگز در سال 1934 سوگند وفاداري به کشور رو خوردين؟

 

همه اين کار رو کردن

ما به کاري که همه انجام دادن علاقه نداريم

ما به کاري که شما کردين علاقه داريم

ممکنه متن سوگند نامه رو از کتاب قانون رايش سوم در مارس 1933 بخونين؟

 

سوگند ميخورم که فرمانبردار رهبر آلمان رايشي

و مردم، آدولف هيلتر باشم

به شخص او وفادار و تابع قوانين خواهم بود

و با وجدان وظايفم را انجام خواهم داد

تا که خداوند کمکم کند

 

همه اين سوگند رو خوردن

 

اين کار اجباري بود

 

بله

 

اما دکتر ويک شما فرد باهوشي هستين

 

شما مي فهميدين که چه اتفاقي داره ميفته

شما مي فهميدين که سوسياليسم ملي آلمان رو به سمت فاجعه
رهبري مي کند

 

اين امر براي تمام کساني که چشم و گوش داشتند به روشني مشخص بود

 

...شما نمي فهميدين که

 

...چه معنايي مي تونه واسه شما داشته باشه، و مرداني مثل شما

 

نبايد که سوگند بخورن؟

 

اين به معناي اين بود که هيتلر هرگز نمي تونست قدرت مطلق باشه

 

چرا اين کار رو نکردين؟

 

چرا اين کار رو نکردين؟

 

مي تونين براي ما توضيح بدين؟

 

به حقوق بازنشستگي شما مربوط ميشه؟

حقوق بازنشستگي از کشورتون واسه شما مهم تر بوده؟

عالي جناب

من نسبت به تمام سوالات پرسيده شده اعتراض دارم و درخواست
دارم که فقط به خود پرونده رسيدگي کنيم

فکر کردم که دادستان تصميم داره که مسئول کارهاي انجام
شده رو پيدا کنه

عالي جناب، من اعتراض دارم

دادستان علاقه اي براي پيدا کردن مسئوليت نداره؟

اينجا مسئوليت بيشتري از سوگند وفاداري خوردن هست که

شما هم اينو مي دونين
در واقع همينطوره

...چيزي که حتي ماشين آلمان، با کارايي تاريخي خودش

نمي تونه اونو از بين ببره

نظم رو رعايت کنين

تمامي قربانيان
قربانياني بيشتر از اونچه که دنيا تا حالا خبر دار شده

آنها در اين دادگاه حضور خواهند داشت
نظم رو رعايت کنين

 

اين دادگاه به هر دو وکيل اخطار مي دهد
دادگاه بار ديگر چنين چيزي را تحمل نخواهد کرد

ما اينجا نيومديم که به طغيان هاي اين چنيني گوش کنيم،
اومديم تا عدالت رو اجرا کنيم

عالي جناب، من اعتراض دارم

اعتراض قبول نيست

 

شاهد ميتونه بره

 

شما تا حالا هيچ کدوم از کتاب هاي جانينگ رو خوندين؟

نه، فکر نمي کنم

معناي قانون
چطوره؟ جالبه؟

تمام کتاب هاي جانينگ جالب هستن
اونا بيشتر از جالب هستن

اون کتاب ها تصويري از يک دوران تاريخي، همراه با اميد ها و اشتياق هاي اون هستن

در واقع، اونا تفاوت خيلي زيادي با ما نداشتن

:به اين مطلب که در اساسنامه وايمر اومده گوش کنين

...حالا ما به دنبال آلماني بدون اسلحه و خونريزي هستيم

...آلماني از عدالت، جايي که انسان ها مي توانند بجاي مردن زنده بمانند

...آلماني با هدف آزادي و انسانيت

آلماني که بهترين چيزها را براي انسان به همراه دارد

...حالا، چطور مي تونه کسي که کلماتي مثل اين رو نوشته

بخشي از نازاسازي و قتل باشه؟
چطور مي تونه باشه؟

چيزهايي خيلي زيادي هستند که اينجا اتفاق افتاده و هيچ کس
هم متوجه نميشه

مي دونم

 

...اما پيگرد قانوني

...هر اينچ از ادعايش

عليه مردي مثل جانينگ را بايد اثبات کند، اگر ميخواهيم که
او را متهم کنيم

آقايان، من دارم ميرم. کن، مياي؟

باشه

 

فقط اين کار کوتاه سازي حقوق هست

فردا

دن، همسرم واسه فردا شب در گراند هتل يک برنامه شام
کوچولوي با هم بودن رو ترتيب داده

اون ميخواد که تو هم بياي

ممنون

و ميخواد که واست يک هم صحبت خانم هم رديف کنه

اون احساس مي کنه که ممکنه تو اينجا تنها باشي

نه، کورتيس، ممنونم. خيلي ممنونم

تو که مي دوني اين خانم ها چطوري هستن
اونا دوست دارن که کيوپيد بازي کنن

فکر کنم به اين کتاب بچسبم

بسيار خوب، کن تو چي؟

ممنون. من و خانمم مشغوليم. شب بخير

شب بخير
دن، شب بخير

 

...خانم هالبشتات، مي تونم

 

سلام

 

سلام

 

عالي جناب، ايشون بانو برتولت هستن

ايشون عالي جناب قاضي هايوود هستن

 

بانو برتولت، اينجا خونه ايشونه

 

اون اومده تا بعضي از وسايلش رو از آپارتمان ببره

نمي دونستم که اون داره مياد

خانم هالبشتات، تقصير منه

...من بعضي از وسايلم رو اينجا گذاشته بودم تا

وقتي که بتونم يک اطاق بزرگتر واسه نگهداشتن اونا گير بيارم

اميدوارم که مزاحم نشده باشم

نه. به هيچ وجه

اگه دوست دارين، ميتونين از هر چي که اينجا دارم استفاده کنين

البته که نه

پس من بعضي از اونا رو ميبرم

بفرمايين
ممنونم، خانم هالبشتات

اجازه بدين کمک کنم
نه. خودم از پسش برميام

اينا رو بيرون ميبرم

شب بخير

 

...سنگينه. اون پر از کتاب و عکسه

چيزهايي که واسه هيچ کس ديگه بجز خودم معنايي نداره

آقاي اشميت؟
عالي جناب؟

 

ممکنه لطفاً شما خانم برتولت رو به خونه برسونين؟

بله، عالي جناب

اميدوام که اينجا راحت باشين
بله، خيلي راحتم

منطقه مورد علاقه ام هميشه باغ بوده

به آقاي هالبشتات يادآوري کنين که از باغ سنگي خوب مراقبت کنه

توي تابستون اونجا خيلي به شما خوش ميگذره

من جلو ميشينم، ممنون

 

شب بخير
شب بخير

لطفاً کارولين استراس شماره 115
بله، بانو

 

بشين

 

تو واسه خانم برتولت کار ميکردي، درسته؟

بله، عالي جناب

اون چند وقت اينجا زندگي کرده؟

بانو برتولت؟

 

بانو برتولت و خانواده اش چندين نسل اينجا زندگي ميکردن، عالي جناب

ممنون

 

عالي جناب، شما اينجا دنبال چيزي هستين؟

 

فقط ميخواستم يک ساندويچ واسه خودم درست کنم

ما واسه شما درست مي کنيم
نه

ما هر چي که بخواين واسه شما درست مي کنيم
نه، چيزي نيست

من هميشه توي خونه خودم غذا درست مي کردم

چي دوست دارين؟ من چند تا همبرگر و پنير و سوسيس پخته دارم

 

پنير خوبه

 

شما خيلي لطف دارين

 

زندگي کردن تحت سوسياليسم ملي چطور بوده؟

 

چطور بوده؟

بله. منظورم اينه که، روز به روزش چطور بوده؟

 

مي دوني، توي خونه مردم زيادي رو شبيه تو مي شناسم

تو آدم خوبي هستي. من اينو باور دارم

 

زندگي کردن تحت حکومت هيتلر واسه تو چطور بوده؟

ما سياسي نبوديم
آقاي هالبشتات و من سياسي نيستيم

 

نه، اما

 

تو بايد از برخي اتفاقاتي که افتاده خبر داشته باشي

 

اتفاقات زيادي افتاده

نمايش ها برگزار ميشد

 

هيتلر و گوبلز هر سال به اينجا ميومدن

 

چطور بوده؟

 

ما هرگز در جلسات شرکت نکرديم. هرگز

 

سعي ندارم که تو رو به دادگاه بکشم

من فقط کنجکاوم. دوست دارم که بدونم

 

عالي جناب، اينم ساندويچ شما، بفرمايين
ممنونم

قابلي نداره

 

ممنونم

 

...به عنوان مثال، يک جايي به نام داچائو بود که

از اينجا خيلي هم دور نيست

مي دونستي که اونجا چه خبر بوده؟

 

ما هيچي درباره اونجا نمي دونستيم

 

اگه ما چيزي مي دونستيم چطور ميخواين که از ما بپرسين؟

 

معذرت ميخوام

 

عالي جناب، ما فقط مردم ساده اي هستيم

 

...ما پسرمون رو در ارتش

 

و دخترمون رو در بمباران از دست داديم

 

در طول جنگ تقريبا از گرسنگي مرديم

 

واسه ما اوضاع وحشتناکي بود

 

مطمئنم که اينطور بوده

 

هيتلر يک چند تا کار خوب هم کرد

 

من نميگم که اون هيچ کار خوبي نکرده

 

اون اتوبان رو ساخت

 

بيشتر مردم رو سر کار برد

 

ما نميگم که اون هيچ کار خوبي نکرده

 

...اما چيزهاي ديگه اي که

 

کارهايي که اونا ميگن اون عليه يهودي ها و بقيه انجام داده

ما چيزي درباره اونا نمي دونستيم

يک تعداد کمي از آلمان ها اون کارها رو کردن

 

...و اگر هم مي دونستيم

 

چيکار مي تونستيم بکنيم؟

 

اما خانم هالبشتات شما گفتين که نمي دونستين

 

خانم برتولت، اون چطور با تمام اين ماجرا برخورد کرد؟

 

عالي جناب، بانو برتولت خانمي خيلي خوبه

مطمئنم که همينطوره. شوهرش چي شد؟

 

اون در ارتش بود

 

چه اتفاقي واسش افتاد؟

 

اون يکي از متهمان در پرونده مالمدي بوده

 

ژنرال برتولت. کارل برتولت

 

عالي جناب، اون اعدام شد

 

بله، مي دونم

 

...سندي که بعداً نشون ميده که عکاس، رودلف لنز

...خواسته شده که در عرض دو هفته خودش رو

...در يکي از بيمارستان هاي ذيربط

بخاطر معاينات پزشکي معرفي کنه

 

...بعداً، پيگرد قانوني استشهاد شماره 488 رو که

خياط زنانه، آني منوچ، رو درگير پرونده ميکنه، نشون داده

:متن سند بدين ترتيب هست

:دادگاه محلي شهر فرانکفورت به شرح ذيل تصميم گرفته است

...خياط زنانه، آني منوچ، دختر ويلهلم منوچ

بايد نازا شود

...بنابراين از او خواسته شده که در عرض دو هفته

خود را به يکي از بيمارستان هاي ذيربط معرفي کند

...اگر دواطلبانه خود را معرفي نکند

به زور برده خواهد شد

 

بعد، سند شماره 449

بازپرسي هاي به زبان آلماني و انگليسي

کارگر، ماير ايچينگر رو درگير مي کند

عالي جناب

 

متهم مخالف صحبت کردن درباره اين اسناد تکراري است

مطابق قانون اولين دادگاه

چنين اسنادي به هيچ وجه قابل قبول نيستند

مگر اينکه توسط يک مدرک مستقل از اعتبار درستي اونا حمايت بشه

 

اعتراض قبوله

 

عالي جناب، ممکنه از متهم يک سوال بپرسم؟

بله

اگر شاهدي وجود داشته باشه مدرک نازاسازي قابل قبول خواهد بود؟

 

بله
ممنونم

 

پيگرد قانوني شاهد، رودلف پيترسن را احضار مي کند

 

ممکنه دست راست خود را بالا ببرين؟

با ياد خداوند قادر و مطلق سوگند ميخورم

که حقيقت را کامل و بدون کم و زياد خواهم گفت

سوگند ميخورم

 

ممکنه شما به دادگاه اسم کامل و محل اقامت تون رو بگين؟

 

رودلف پيترسن، فرانکفورت، گراتوگ شماره 7

 

آقاي پيترسن چه سالي به دنيا اومدين؟

در 20 ماه مي سال 1914

 

شغل شما چيه؟

 

من دستيار قناد هستم

 

والدين شما در قيد حيات هستن؟

 

نه

 

دليل مرگ اونا چي بوده؟

 

آقاي پيترسن، آيا اونا به مرگ طبيعي مردند؟

 

بله، مرگ طبيعي

 

پدر شما عضو کدوم حزب سياسي بوده؟

حزب کمونيست

 

حالا به گذشته برگردين

...آيا شما چيز غير معمولي که

...در سال 1933 قبل از به قدرت رسيدن نازي ها

 

واسه شما و خانواده تون اتفاق افتاده باشه رو به ياد دارين؟

 

منظورم هر اتفاق سخت و شديديه

 

بله

 

شما اون موقع چند ساله بوديد؟

نوزده

 

ممکنه به دادگاه بگين چه اتفاقي افتاد؟

 

چند نفر عضو اس اي به خونه ما اومدن

 

و درب و پنجره ها رو شکستن

 

و ما رو خائن صدا کردن

 

و سعي کردن که پدرم رو کتک بزنن

 

بعدش چه اتفاقي افتاد؟

من و برادرم به کمکش رفتيم

 

درگيري بوجود اومد

و در نهايت ما اونا رو به خيابون پرت کرديم

و اونا رو کتک زديم

 

و اونا رو تحويل پليس داديم

 

پليس کاري در اين رابطه کرد؟

نه
چرا نه؟

 

اون موقع

موقع انتخابات ملي بود

 

منظورتون زمانيه که سوسياليسم ملي به قدرت رسيده؟

بله

 

بعد از سال 1933 که

 

نازي ها به قدرت رسيدن چه اتفاقي افتاد؟

 

من يک کاري توي مزرعه پيدا کردم

 

اما واسه کار کردن، رانندگي با يک کاميون لازم بود

 

من به ساختمون شهرداري رفتم تا درخواست يک مدرک رانندگي بکنم

و اونجا چه اتفاقي افتاد؟

 

اونا منو پيش يک کارمند رسمي بردن

 

شما هرگز قبل از اين با کارمندان سر و کار داشتين؟

 

...اون يکي از اونايي بود که اون شب

 

درب خونه ما رو شکسته بود و به زور وارد خونه شده بود

اون به درخواست شما چه جوابي داد؟

 

اون گفت که بايد امتحان بدم

 

مکان امتحان کجا بود؟

 

در دادگاه محلي اشتوتگارت

 

رئيس دادگاه اونجا چه کسي بود؟

 

قاضي هافستيتر

 

در دادگاه چه اتفاقي افتاد؟

 

...اونا اسم کامل منو پرسيدن

و سوالاتي از اين قبيل

 

ديگه از شما چي پرسيدن؟

 

اونا ازم پرسيدن که ادولف هيتلر و دکتر گوبلز چه وقت متولد شدند

 

شما چه جوابي دادين؟

 

من گفتم که نمي دونم و واسم مهم نيست

 

اونا سوالات ديگه اي هم از شما پرسيدن؟

 

نه. بهم گفتن که تا ده روز ديگه بهم خبر ميدن

 

...مي فهمم. حالا، آقاي پيترسن

 

ميخوام که يک چيزي نشونتون بدم

 

اونو مي شناسين؟

 

بله

ممکنه اونو واسه دادگاه بخونين؟

 

دادگاه محلي اشتوتگارت

 

...قناد، رودلف پيترسن، متولد 20 ماه مي سال 1914

 

...پسر کارمند راه آهن، هانس پيترسن

 

بايد نازاسازي جنسي شود

 

حالا ممکنه پاراگراف آخر رو بخونين؟

 

...بنابراين درخواست مي شود که

...در عرض دو هفته

خود را به يکي از بيمارستان هاي ذيربط معرفي کند

 

...اگر اين کار را نکند

 

...يعني خود داوطلبانه نرود

 

به زور برده خواهد شد

 

لطفاً اسم امضاي آخر برگه رو بخونين

 

قاضي هافستيتر

 

ممکنه چيزي که زير امضا نوشته شده رو بخونين؟

 

زير؟
زير

 

...با حمايت

 

...ارنست جانينگ

 

وزير دادگستري

 

عالي جناب

 

ممکنه مدعي عليه پرونده آقاي پيترسن رو ببينه؟

 

آقاي پيترسن، بعد از اينکه اين نامه رو دريافت کردين، چيکار کردين؟

فرار کردم

در مزرعه يکي از دوستانم موندم

 

و بعد شما برگشتين؟

 

چيکار کردم؟
شما برگشتين؟

بله

و بعد چه اتفاقي افتاد؟

 

پليس اومد

 

شما رو به کجا بردن؟

 

به بيمارستان

 

آقاي پيترسن، معذرت ميخوام

اگه ممکنه کمي بلندتر صحبت کنين

 

به بيمارستان

 

و در بيمارستان چه اتفاقي افتاد؟

اونا منو اونجا نگه داشتن

 

...پرستاري که

 

خوب، به هر حال اون وارد شد

اون داشت منو واسه عمل جراحي آماده ميکرد

و گفتش که فکر ميکنه که تمام اين اتفاق وحشتناکه

 

...بعد دکتري که قرار بود اون کار رو بکنه وارد شد

 

و گفت که فکر ميکنه که اين کار واقعاً وحشتناکه

 

در حقيقت، شما نازا شديد؟

 

آقاي پيترسن، خيلي ممنونم

 

تمامه

 

آقاي رالف؟

 

...آقاي پيترسن

 

اگه بخواين حالا مي تونين گوشي تون رو بردارين

 

شما ميگين که به عنوان دستيار قناد کار مي کنين؟
اين درسته؟

بله، درسته

 

ديگه چه کاري داشتين؟

واسه پدرم کار ميکردم

 

پدرتون چيکار ميکرده؟

 

اون کارگر راه آهن بود

آره، اما چيکار ميکرد؟

 

...اون در تقاطع، بخاطر ترافيک

 

ميله رو بالا و پايين ميکرد

 

و درباره برادر هاتون حرف زدين
شما چند تا برادر دارين؟

 

پنج تا

و خواهر؟

چهار تا

پس شما ده تا بچه هستين؟
بله

 

برادران شما چيکاره هستن؟

کارگر

 

همگي کارگر هستن؟ مي فهمم

 

:شما گفتين که در دادگاه اشتوتگارت از شما دو سوال پرسيده شد

تاريخ تولد هيتلر و دکتر گوبلز
درسته؟

بله، درسته

ديگه از شما چه سوالي پرسيدن؟

 

هيچي

 

مطمئن هستين؟

 

شما مطمئن هستين که درباره دوران مدرسه شما چيزي نپرسيدن؟

اعتراض دارم

 

شاهد قبلاً به اين سوال جواب داده

 

اعتراض قبوله

 

...ممکنه از شما بپرسم

 

شما چند وقت به مدرسه رفتين؟

شش سال

شش سال؟ چرا ديگه ادامه ندادين؟

 

مجبور بودم کار کنم

 

شما در مدرسه دانش آموز خيلي ممتازي بودي؟

 

مدرسه؟

 

...موضوع واسه خيلي وقت پيشه. من

 

شايد قادر نبودين که با بقيه دانش آموز ها رقابت کنين

و بخاطر اين موضوع نيست که شما ادامه تحصيل ندادين؟

عالي جناب، اعتراض دارم

گزارش پرونده تحصيلي شاهد هيچ ربطي با اتفاقي که واسش
افتاده نداره

کار دادگاه سلامتي بوده که بطور نامناسبي از لحاظ روحي نازا سازي کرده

 

اعتراض قبول نيست

 

...شما قادر بودين، يا اينکه

 

قادر نبودين با بقيه دانش آموز ها رقابت کنين؟

 

ميخواهم توجه شما رو به يک گزارش ميزان لياقت درباره آقاي
پيترسن که در مدرسه تنظيم شده جلب کنم

اون نتونست پيشرفت کنه و بنابراين در کلاس کودکان عقب
افتاده قرار داده شد

 

شما ميگين که والدين شما به مرگ طبيعي مردن

بله

ممکنه جزيئات بيماري که مادرتون بخاطرش مرد رو شرح بدين؟

اون بخاطر بيماري قلبيش مرد

 

...آيا در دوران آخر بيماريش، مادر شما

رفتار عجيب و غريبي داشت؟

 

نه

 

...در اظهارنامه اي که از اشتوگارت اومده

بيان شده که مادر شما از بيماري ارثي عقب ماندگي مغزي رنج ميبرده

 

اين درست نيست

 

...مي تونين براي ما توضيح بدين که

چطور دادگاه سلامت ارثي در اشتوتگارت به اين نتيجه رسيده؟

فقط يک چيزي بود که اونا ميگفتن به همين دليل منو روي تخت
جراحي قرار بدن

فقط يک چيزي بود که اونا ميگفتن؟
بله

 

آقاي پيترسن، يک آزمايش ساده بود که

 

دادگاه سلامت سابقاً از تمام کساني که مشکل رواني داشتند
ميخواست که اونو انجام بدن

از اونجا که شما ميگين اونا از شما نخواستن

پس شايد حالا بتونين واسه ما توضيح بدين

از ميان کلمات: خرگوش، شکارچي، شکارگاه

عالي جناب، اعتراض دارم

 

دادگاه اشتوتگارت به دليل همچين موردي تشکيل شده بود؟

 

من نمي فهمم که

 

اجازه رسمي هم در کار بود؟

 

اجازه رسمي؟ بله

 

ممنون

 

اعتراض قبول نيست

 

خرگوش، شکارچي، شکارگاه

 

وقت شما تمومه

 

اونا از قبل فکراشون رو کرده بودن

 

وقتي که من وارد دادگاه شدم، اونا تصميم خودشون رو گرفته بودن

 

اونا مثل يک جنايتکار منو به بيمارستان بردن

من نمي تونستم حرفي بزنم
نمي تونستم کاري بکنم

 

متنفر بودم که اونجا بخوابم

 

...مادرم

 

...حرفي که شما درباره اون ميگين

اون يک زن بود، يک زن خدمتکار که به سختي کار کرده بود

...اون يک زن کارگر بود

و اينطور حرف زدن شما درباره اون عادلانه نيست

 

ميخوام به شما نشون بدم. من عکسش رو دارم

 

دوست دارم که يک نگاهي به اين عکس بندازين

 

دوست دارم که شما قضاوت کنين

 

...ميخوام که شما بهم بگين که

اون عقب مونده بوده؟

 

مادرم

 

اون عقب مونده بوده؟

 

بوده؟

 

احساس مي کنم که اين وظيفه منه که بگم

 

شاهد در شرايط روحي مناسبي نيست

 

مي دونم که اينطور نيستم. از اون روز به بعد ديگه در
کنترل روحي نيستم

 

من از اون زمان به بعد نصف شدم

 

دادگاه نمي دونه که شما قبلاً چطور بودين

 

هرگز اين دادگاه نمي تونه بفهمه

 

اين فقط حرف شماست

 

دادگاه به وقت ديگري موکول ميشود

 

ما با قانون يک مشکل داريم

قانون با افراد راديکال افراطي نظير لاوسون پر شده

لاوسون اينطوره؟ يک جوان افراطي سياسي؟

اون تحت الحمايت فرانکلين دلانو روزولت بوده

فرانکلين دلانو روزولت چند تا رفيق داشت که افراطي سياسي نبودن، درسته؟

اسم يکي از اونا رو بگو

 

وندل ويلکي

 

بنظرت اون يک محافظه کاره؟

 

دن، راستش رو بگم، من از طرز تفکرت تعجب مي کنم

کورتيس، واست موضوع رو روشن مي کنم
من يک جمهوري خواه سر سختم

که فکر مي کردم فرانکلين روزولت مرد بزرگيه

 

يکي از اونا؟

 

ماکس

 

ماکس پرکينس. اون مي شناسي؟
نه، فکر نمي کنم

اون عضو يونايتد پرس بوده

 

ماکس، اينجا چيکار مي کني؟

فکر کردم شايد داري دعوا راه ميندازي

من اينقدر مشروب نخوردم که مست کرده باشم

متاسفم، ايشون قاضي ايوس هست
سلام

خانم ايوس
حال شما چطوره؟

حال شما چطوره؟
قاضي هايوود، خانم برتولت

ما قبلاً با هم آشنا شديم
بله، همينطوره

واسه خوردن يک نوشيدني به ما ملحق نميشين؟

خيلي دوست داريم

مکس، اينجا بشين
ممنون

مکس، اتفاقاً من مقاله ات درباره خانم برتولت رو خيلي تحسين کردم

گزارش درست و مستقيمي بود

متن دفاعش درباره شوهرش کاملاً فصيح بود

تصميم داري درباره اين دادگاه ها يک داستان بنويسي؟

قاضي، ميخوام يک چيزي رو صادقانه بهت بگم

در اين لحظه، نمي تونم داستاني درباره دادگاه هاي نورمبرگ بنويسم

آقاي پرکينس، منظورت چيه؟

جامعه آمريکا ديگه علاقه اي به اين موضوع نداره

اما آقاي پرکينس جنگ فقط دو ساله که تموم شده

درسته

مي تونم سفارش تون رو بگيرم؟
آره. بذار ببينم خانم ها چي ميل دارن

دن، نظرت با يک کم مشروب بيشتر چيه؟

نه. فکر کنم به حد کافي مشروب خوردم
اگه ممکنه، ميخوام يک چيز ديگه بخورم

چرا کمي سونينبرگ يا چوالبنوينکل رو امتحان نمي کني؟ يک مشروب محليه

سونينبرگ يا
چوالبنوينکل

آره، فکر اونم اونو ميخوام
کمي چويسين وينکل

 

شما هم کمي ميخواين؟
بله، ممنون. منم از همون ميخورم

مکس، ما هم آبجو سفارش بديم؟
خوبه

ممنونم

اون شب سالم به خونه رسيدين؟
بله، ممنونم

نمي دونم بدون ماشين چيکار ميتونستم بکنم

 

خانم برتولت، شما انگليسي رو خيلي خوب حرف ميزنين

ممنونم. من و شوهرم سه سال در آمريکا بوديم

 

اميدوارم که فرصت اينو داشته باشين که چيزي از شهر نورمبرگ ببينين

 

من اساساً از جاده بين خونه ام و وزارت دادگستري ميترسم

 

و بنابراين يک جاهايي هستند که جنبه تاريخي دارند

جنبه هاي نازي ها

 

شما بايد بخش هاي ديگري از شهر نورمبرگ رو ببينين

در قسمت قديمي شهر چيزهاي خيلي قشنگي واسه تماشا هست

موزه هايي که ما سعي در بازسازي اونا داريم

و يک کنسرت هم هست، يک کنسرت پيانو هفته بعد در سالن
قديمي اپرا

آرتور ريس. اون يک فراري سياسي از دست هيتلر بوده

 

ما اونو تشويق کرديم که برگرده

بايد کاملاً اتفاقي باشه
دوست دارين بياين؟

بله، دوست دارم

 

به اونا ميگم که در باجه بليت فروشي يک بليت واسه شما نگه
دارن. من عضو هئيت بررسي هستم

خانم برتولت، خيلي از شما ممنونم
اينکه چيزي نيست

ببينين، من با آمريکايي ها يک ماموريت داريم، همانطور که
آقاي پرکينس مي تونه به شما بگه

اون چيه؟

 

که شما رو متقاعد کنم همه ما هيولا نيستيم

 

عصر بخير، سرهنگ
عصر بخير

سرهنگ ماج رادنيتز

عصر بخير، خانم برتولت

 

اميدوارم که منو ببخشين

اما شما تازه اومدين

نه، بايد برم. لطفاً منو ببخشين
ملاقات شما واقعاً خوشايند بود

اگه خواستين که به کنسرت گوش بدين، يک بليت براي شما در
باجه بليت فروشي هست

ممنون
شب بخير

شب بخير
شب بخير، خانم برتولت

 

خانم برتولت شهوت سوزاني واسه من نداره

 

من شوهرش رو به دادگاه کشوندم

 

...مردم زيادي هستند که فکر ميکنند حکم اعدام

نبايد امروز عليه ژنرال برتولت صادر ميشد

مطمئنم که هستند

 

مطمئنم کساني هستند که فکر مي کنند

تمام زندانيان نورمبرگ بايد امروز آزاد بشن

همه اونا

 

منو ببخشين

 

...من يکي دو تا مورد داشتم

همانطور که مشخصه بايد واسه شما آقايون خيلي دردناک باشه

نمايش امروز عصر در کنار آقاي پيترسن اشتهاي منو کور کرد.
معذرت ميخوام

سه تا آبجو و چوالبنوينکل

 

چوالبنوينکل

 

مشروب خوبيه
اونا در اين کشور اونو خوب درست ميکنن

 

مي دوني، يک چيزي درباره آمريکايي ها هست

 

ما ساکنان رو جدا نمي کنيم

ما توي اين زمينه تازه کاريم. خيلي خوب وارد نيستيم

ما بر اينجا مسلط ميشيم و چي مي بينيم؟

 

ما اين کشور زيبا رو مي بينيم

زيباست. خيلي زيباست

 

مي فهميم که فرهنگ اين کشور به صد ها سال قبل برميگرده

ما زيبايي دلپذيرش

 

و زيبايي مردمي نظير خانم برتولت رو مي بينيم

 

ما دچار عقده خود کم بيني شديم

ما به آساني مي بخشيم و فراموش مي کنيم

 

ما به يک نفر ديگه مزيت شک و ترديد رو ميديم

اينه روش آمريکايي

 

ما بزرگترين نيروي نظامي از زمان اسکندر کبير به بعد رو شکست ميديم

 

و حالا پسران پيشآهنگ پيروز ميشن

 

سرهنگ مشکل شما اينه که ميخواين تمام کشور رو متهم کنين

اين کار ممکنه از لحاظ احساسي براي شما رضايت بخش باشه

و اما دقيقاً عملي و اصلاً عادلانه نيست

 

اصلاً عادلانه نيست؟

 

خرگوش

 

شکارچي

 

شکارگاه

 

درسته، بيا منصف باشيم

 

در شکارگاه خرگوش توسط شکارچي کشته ميشه

 

اين يک حقيقت واقعاً ساده است

 

سرهنگ، فکر مي کنم ما بايد که بريم

 

بله، در واقع نبايد روي اين موضوع بحث کنيم

نه، قاضي
ما آمريکايي ها منصف و وفاداري هستيم

ما نبايد کاري که خارج از قاعده و نظمه انجام بديم

نه، قربان. نمي تونيم کاري که خارج از قاعده و نظمه انجام بديم

 

هيچ فرد نازي در آلمان نيست
قاضي، اينو نمي دونستي؟

 

اسکيمو ها به آلمان حمله کردن و اين کشور رو فتح کردن

واسه همينه که تمام اين اتفاقات وحشتناک ميفته

تقصير آلمان ها نبود
تقصير اون اسکيموهاي لعنتي بود

 

منو ببخشين

 

شب بخير، سرهنگ
شب بخير

 

ممکنه لطفاً يک لحظه به من توجه کنين؟
متاسفم که مزاحم رقصيدن شما ميشم

از افسران زير درخواست شده که به واحد هاي خود گزارش بدن

سرگرد مک کارتي، سرگرد سيترون، سرگرد کانتور، سروان بايرز

سروان کانل، سروان داگلاس، سروان ولف

سرگرد بوت و سرگرد رايس

 

ممنون. مي توني به رقصيدن ادامه بدي

 

هري، موضوع چيه؟

 

روسي ها در چکسلواکي حرکت خودشون رو انجام دادن

شايع شده که ماساريک خودکشي کرده
ما داريم نيرو مي فرستيم

فکر مي کني چه اتفاقي داره ميفته؟

نمي دونم

 

قاضي هايوود

 

السا شفلر

 

رئيس جمهور ترومن با فراخواندن

براي آموزش نظامي نسبت به بحران پاسخ داده

او بيان کرده که عميقاً نگران بقاي ملت هاي غربي

در مواجهه با تهديدي از شرق است

تهديدي از شرق

آقاي جانينگ، اينو شنيدي؟

شنيدي که توي روزنامه چي نوشته؟
دقيقاً همونيه که هيتلر گفته

تنازع براي بقا بين شرق و غرب

اون مي دونست

 

اونا خواهند ديد که ما هميشه دقيقاً مي دونستيم که چيکار مي کنيم

اونا نمي تونن ما رو جنايتکار خطاب کنن و در همان موقع هم
از ما بخوان که به اونا کمک کنيم

حالا بايد که در کنار هم باشيم

وخيم ترين قسمت اين پرونده داره شروع ميشه

 

آقاي هان، ما اوقات خوشي داشتيم

در گذشته اگه من تصميم ميگرفتم که بهت صبح بخير بگم، اين
کارم روزت رو مي ساخت

حالا که ما اينجا در کنار هم هستيم

تو احساس مي کني که بخاطر کاري که من واسه زندگيت کردم
ازم ممنون باشي

آقاي جانينگ، تو بايد در کنار ما باشي

واسه آلمان خوب نيست که به جون همديگه بيفتن

حالا ما علاقه مشترکي داريم

 

آقاي هان، به من گوش کن

اتفاقات وحشتناکي در طول زندگيم واسم افتاده

اما بدترين اتفاقي که تا حالا واسم افتاده

اينه که خودم رو در شرايطي ببينم که همراه افرادي مثل تو باشم

من هيچ وجه اشتراکي با تو ندارم و حزب هم تو رو ميندازه بيرون

تو يک وجه اشتراکي داري
تو هم قسمتي از اون رژيم بودي

تو هم مثل بقيه ما در کنار اون رژيم بودي

و يک وجه اشتراک ديگه هم داري

تو يک آلماني هستي

 

عصر بخير. خوشت اومد؟

آره. در واقع خيلي خوشم اومد

مي تونم برسونمت؟

من فقط چند بلوک اونطرف تر زندگي مي کنم
داشتم پياده ميرفتم

دوست دارين بريم يک چرخي بزنيم؟

بله

حالا ماشين لازم ندارم
من همراه با خانم برتولت پياده روي مي کنيم

عالي جناب، بايد منتظر شما بمونم؟
لازم نيست

عالي جناب، من منتظر شما مي مونم

 

آلمان ها عاشق آواز خوندن هستن، مهم نيست که تحت چه شرايطي باشه

متوجه اين نکته شدم

 

آمريکايي ها هم در مشروب خونه ها آواز ميخونن؟
يادم رفته

 

نه. ما عادت داريم که در مشروب خونه ها نسبتاً عبوس باشيم

 

کاش مي تونستين مردم آلمان رو درک کنين

 

کلمات شعر خيلي زيبا هستن

خيلي غمگين

 

خيلي غمگين تر از کلمات انگليسي

 

سرباز آلماني ميدونه که تصميم داره

 

دختر و زندگيش رو از دست بده

 

چراغ دريايي هر شب روشن ميشه

چراغ قدم ها

 

و طرز راه رفتن شما رو ميشناسه

 

چراغ هر شب روشن ميشه، اما من خيلي وقته که فراموش کردم

 

...آيا بايد مني که

 

...در زير فانوس دريايي

 

کنار تو مي ايستم، آزرده شوم؟

 

با شما، ليلي مارلين

 

زندگي شما در آمريکا چطوريه؟
شما خانواده اي دارين؟

بله، يک دختر دارم و اونم چهار تا بچه داره

چهار تا؟ شما بايد خيلي به اونا افتخار کنين

بله، همينطوره

 

همسرتون کجاست؟
اون چند سال پيش مرد

 

شما چي؟ بچه اي دارين؟
نه، ندارم

 

موقعيت شغلي شما در آمريکا چيه؟
بايد موقعيت مهم باشه

نه، در واقع اينطور نيست. من يک قاضي محلي هستم

 

از سال قبل اين شغل رو هم کنار گذاشتم

شما بازنشسته هستين؟

به اجبار توسط حوزه انتخابيه

شما در ايالات متحده قاضي ها رو انتخاب مي کنين؟

بله، در چند ايالت
من نمي دونستم

اين يا از محاسن و يا يکي از معايب سيستم قضايي ماست

من تا سال قبل فکر ميکردم که اين کار يکي از محاسن سيستم
ماست، تا وقتي که شکست خوردم

من مطمئنم که اين تقصير حوزه انتخابيه، نه تقصير شما

بنظر ميرسه که در باره اين موضوع طرز تفکر متفاوتي هست

 

من اينجا زندگي مي کنم

اينجا؟
بله. داخلش خيلي هم بد نيست

دوست دارين بياين داخل؟
مي تونم قهوه درست کنم

بله، ممنونم

 

اوضاع واسه شما خيلي خوب نبوده، درسته؟

من به آسون بودن شرايط و اوضاع عادت ندارم

قاضي هايوود، من آدم ضيعفي نيستم

 

من دختر يک ارتشي هستم
شما که مي دونين اين يعني چي، درسته؟

 

نه، فکر کنم که نمي دونم

 

يعني من با نظم و مقررات بزرگ شدم

 

يک نوع خيلي خاصي از نظم

...به عنوان مثال، وقتي که بچه بودم

در فصل تابستون اطراف کشور واسه سواري ميرفتيم

اما هرگز اجازه نداشتم که در کنار بقيه ليموناد بخورم

 

به من گفته ميشد که: تشنگي ات رو کنترل کن

 

گرسنگي رو کنترل کن

 

احساس رو کنترل کن

 

منو به خوبي آموزش داده

 

و شوهرتون چي؟

اونم همونطور بود؟

شوهرم يک سرباز بود

اون بزرگ شده بود تا يک کار رو انجام بده: در ميدان جنگ
بجنگه و خوب هم بجنگه

 

قهوه خوبه؟
ممنونم، خوبه

اين جايگزين قهوه است، اما هميشه سعي ميکنم که قوي درستش کنم

خوبه

 

من کنجکاوم

 

درباره ارنست جانينگ چي فکر مي کني؟

 

من واقعاً اين آزادي رو ندارم که خارج از اطاق دادگاه
درباره اين موضوع بحث کنم

بله، البته

 

من يک کمي ارنست جانينگ رو مي شناختم

ما سابقاً در کنسرت هاي مشابهي شرکت ميکرديم

يادمه که يک مهماني بخاطر عروس واگنر برگزار شده بود

هيتلر اونجا بود

ارنست جانينگ همراه با زنش اونجا بود

 

اون زن خيلي زيبا

خيلي کوچولو و خيلي دلپذير بود

حالا اون مرده

 

هيتلر تمام حواسش به اون زن بود

اون در طول مهماني به طرف اون زن رفت

سابقاً اون اين کار ها رو ميکرد

هرگز يادم نميره اونطوري که ارنست جانينگ دست هيتلر رو کوتاه کرد

 

فکر نمي کنم کسي هرگز تونسته باشه اون کار رو با هيتلر بکنه

اون گفت: صدراعظم

من با اينکه شما خيلي مريض وار رفتار مي کنين اعتراضي ندارم

 

من خيلي نسبت به اون رفتار شما اعتراض ندارم

 

من اعتراض دارم که شما عضو طبقه دوم و متوسط جامعه هستين

 

رنگ روي هيتلر پريد و به جانينگ خيره شد و از اونجا رفت

 

قهوه مناسبه؟
خوبه، ممنونم

 

افرادي مثل جانينگ

 

شوهرم و من

از هيتلر متنفر بوديم. ميخوام که شما اين مطلب رو بدونين

 

و اونم از ما متنفر بود

 

اون از شوهرم متنفر بود چون اون يک قهرمان واقعي جنگ بود

و يک سرجوخه کوچولو نمي تونست اونو اذيت کنه

و هيتلر از شوهرم متنفر بود چون اون با خانواده اي از طبقه اعيان

 

که خانواده من بودن ازدواج کرده بود

 

هيتلر از نجيب زاده ها ميترسيد اما از اونا متنفر بود

 

واسه همينه که اينقدر کنايه داره، چه اتفاقي افتاده

 

تو مي دوني چه اتفاقي واسه شوهرم افتاده، نمي دوني؟

بله

اون درباره جنايت هايي که اونا بهش نسبت داده بودن چي مي دونست؟

 

اون همراه با ساير رهبران نظامي در دادگاه قرار گرفت

اون بخشي از انتقام اونا بود
پيروز ها هميشه پيرزومندانه رفتار مي کنن

 

اون يک جنايت سياسي بود

 

تو که اين مطلب رو مي فهمي، مگه نه؟

 

خانم برتولت، من نمي دونم چي رو مي فهمم

 

شايد نبايد اصلاً من اينجا باشم و با شما درباره اين موضوع صحبت کنم

 

اما ميخوام که بفهمم
ميخوام که بفهمم

 

بايد که بفهمم

 

يک کم ديگه قهوه ميخواين؟

 

بله، ممنونم

 

سلام

 

ما ايرنه هافمن رو پيدا کرديم

 

کجا؟
برلين

 

برلين، ها؟

اون ازدواج کرده. حالا اسمش والنر هست
واسه همينه که در پيدا کردنش مشکل داشتيم

چه وقت مياد؟
اون نمياد

منظورت چيه که اون نمياد؟

اون نميخواد که بياد

مي دوني که موضوع چيه
هيچ کدوم از اونا نميخوان که ديگه شهادت بدن

 

...اگه نيمه شب راه بيفتم

مي تونم به برلين برسم و تا فردا عصر برگردم

تاد، تو اصلاً نخوابيدي
اگه بتونم هافمن رو پيدا کنم ارزشش رو داره

فردا صبح دادگاه رو به جاي من به عهده ميگيري؟

 

سرهنگ، خواهش مي کنم

وقتي که در ابتدا وارد شدي، قبلش بهت گفتم
الان دوباره ميگم

ما همه درگير اين موضوع هستيم

اون نبايد که بره، تو حق نداري که به اون دستور به رفتن بدي

آقاي والنر، من بهش دستور نميدم که بره

من قدرت اينو ندارم که بهش دستور به رفتن بدم

فکر مي کني ما بخاطر حضور در اين دادگاه ها مدال ميگيريم؟

مردم اونا رو دوست ندارن

اونا باور ندارن که آلمان ها بايد عليه آلماني هاي ديگه شهادت بدن

من اين پرونده ها رو در طي دو سال گذشته بدون دونستن اين
مطلب دنبال نميکردم

 

واسه تو کار آسونيه که بگي برو

بعد از دادگاه تو به آمريکا برميگردي، اما ما بايد بمونيم
و با اين مردم زندگي کنيم

فکر مي کني من نمي فهمم که چي ميخوام؟

پس چطور مي توني که مثل گشتاپو نميه شب وارد بشي و

چون نبايد به اونا اجازه داد با کارهايي که کردن راحت فرار کنن

 

تو واقعاً فکر مي کني که اونا در نهايت با کارهايي که
کردن فرار نمي کنن؟

 

من ميگم که لعنت به اونا و لعنت به تو

هوگو

 

اميل هان اونجاست؟

 

بله. در جايگاه متهمه

 

ارنست جانينگ

 

بله

 

تو طبقه پايين مغازه رو ديدي

 

خيلي نيست

 

اما يک شروع جديدي واسه ماست

 

اگه به نورمبرگ برم اونا ميان

 

اون ميان و

 

پنجره هاي مغازه رو مي شکنن

من يک نگهبان 24 ساعته جلوي مغازه ميذارم

تو نبايد که بري
اون حق نداره که ازت بخواد که بري

تو بايد که بري

 

تو بايد بري، بخاطر تمام اونايي که نمي تونن از خودشون دفاع کنن

تو به هيچ کس مديون نيستي
چرا، تو مديوني

 

حداقل، به يک نفر مديوني

 

در شب

 

هر شب

 

ما مي دونستيم که اين اتفاق ميفته

 

دکتر گوتر اون عنوان رو مي بينين؟

بله، آقا

ممکنه اونو براي دادگاه بخونين؟

مرگ بر بي حرمتي

توي روزنامه چي نوشته؟

In Julius Streicher's Der Stürmer

به چي ارتباط داشت؟

 

پرونده فلدنشتاين

پرونده فلدنشتاين چي بوده؟

عالي جناب

مدعي عليه نسبت به توضيح درباره پرونده فلدنشتاين اعتراض دارد

اون يک پرونده رسواييه، شايد رسواترين پرونده زمان باشه

اين پرونده مفهوم فرعي داره و

شايد بهترين کار اين باشه که درباره اش صحبت نشه

چنين چيزي در اين دادگاه ممکن نيست

دادگاه علاقه منده که همه چي روشن بشه

اعتراض قبول نيست

 

بسيار خوب. من ادامه ميدم

 

مي تونم ادامه بدم؟

مي تونين ادامه بدين
ممنونم

 

حالا

 

پرونده فلدنشتاين چي بوده؟

 

پرونده مردي که به آلودگي نژادي متهم شده

 

ممکنه توضيح بدين که منظورتون از آلودگي نژادي چيه؟

 

اين اتهامي است که به قوانين نورمبرگ اشاره مي کنه

 

و يعني که هر فرد غير آريايي که با يک فرد آريايي ارتباط
جنسي داشته باشه

مجازاتش مرگه

چه وقت براي اولين بار شما با پرونده فلدنشتاين آشنا شدين؟

 

در سپتامبر سال 1935 پليس با من تماس گرفت

پليس ها بهم گفتن که آقاي فلدنشتاين دستگير شده

و خواسته که من به عنوان وکيلش باشم

او در جامعه چه موقعيتي داشت؟

او بازرگان بسيار شناخته شده اي بود

او يکي از سران اصلي گروه يهوديان نورمبرگ بود

 

اصل اتهامي که متوجه اون بود چي بوده؟

 

او متهم شده بود که ارتباط نزديکي

 

با يک دختر 16 ساله به نام ايرنه هافمن داشته

 

مي فهمم

 

و او درباره پرونده چي به شما گفت؟

 

گفت که اشتباه شده

گفت که اون دختر و خانوداه اش رو از خيلي وقت پيش مي شناخته

از وقتي که خانواده اش مردن اون به ديدن دختره ميرفته

اما هرگز هيچ ارتباطي بين اونا وجود نداشته که بهش متهم شده

 

دکتر، ممکنه براي دادگاه توضيح بدين که بعد چه اتفاقي افتاد؟

 

او قبلاً در دادگاه ويژه اي در نورمبرگ شناخته شده بود

و اين دادگاه ويژه کجا بوده؟

درست همين جا بود، اين ساختمان

 

اين دادگاه

 

شرايط اطراف دادگاه چطور بوده؟

 

اينجا سابقاً به عنوان يک جاي تماشايي براي سوسياليسم ملي بوده

 

زمان جشن هاي ماه سپتامبر

 

در اجتماعات نورمبرگ بود

 

دادگاه شلوغ شده بود

 

اونجا مردم ايستاده بودند

 

جوليوس استريچر روي يکي از صندلي هاي رديف جلو نشسته بود

 

و مقامات درجه بالا حزب نازي در سراسر دادگاه حضور داشتند

 

ممکنه به ما بگين

 

شما تحت اين شرايط چه انتظاري از دادگاه داشتين؟

 

وقتي که ديدم

 

اميل هان

 

دادستان دادگاهه بدترين چيزها رو انتظار داشتم

 

اون مردي شديداً متعصب بود

 

مشخصه ويژه دادگاه هاي اون وحشيگري بي نهايت زياد بود

 

اما من يک اميدي هم در تصميم دادگاه داشتم

 

چون روي صندلي قاضي

 

ارنست جانينگ نشسته بود

 

او در سراسر آلمان فردي شناخته شده بود

شهرت اون بخاطر اين بود که زندگيش رو صرف عدالت کرده بود

 

صرف مفهوم عدالت

 

ممنونم. تمام

 

سوالي هست؟

 

ممنون. سوالي نيست

شاهد ميتونه بره

 

پيگرد قانوني ايرنه هافمن والنر

 

را به جايگاه شهود احضار مي کند

 

ممکنه دست راست خود رو بالا ببرين؟

 

با ياد خداوند قادر و مطلق سوگند ميخورم

که حقيقت را کامل و بدون کم و زياد خواهم گفت

سوگند ميخورم

 

ممکنه اسم کامل خودتون رو به دادگاه بگين؟

 

ايرنه هافمن والنر

 

خانم والنر

 

شما لمن فلدنشتاين رو مي شناختين؟

 

بله

اولين بار چه وقت با اون آشنا شدين؟

 

در سال 1925 يا 1926

 

دقيقاً مطمئن نيستم

 

اون موقع اون چند ساله بود؟

اون 50 ساله بود

و در زمان دستگيريش چند ساله بود؟

 

اون 65 ساله بود

 

فهميدم

 

اصل ارتباط شما چي بود؟

 

ما دوست بوديم

 

آيا بعد از مرگ والدين تون شما به ديدن اون مي رفتين؟

بله
چرا؟

 

ما دوست بوديم

 

ساختموني که من اونجا زندگي ميکردم متعلق به اون بوده

 

غالباً بخاطر کارش به اونجا ميومد

 

وقتي که پليس ها از شما درباره ارتباط نزديکي که

با اون داشتين پرسيدن چه جوابي دادين؟

 

به اونا گفتم که اين يک دروغه

 

مي تونين بهم بگين که دادستان اون دادگاه کي بود؟

 

اميل هان

 

اميل هان از شما سوال پرسيد؟

 

بله

چي به شما گفت؟

 

اون منو به يک اطاق ديگه برد، جايي که ما تنها بوديم

 

اون بهم گفت که بي فايده است که

 

داستانم رو تکرار کنم

 

چون هيچ کس حرفم رو باور نمي کنه

 

بهم گفت که يک گناه آلودگي نژادي پيش اومده بود

 

و تنها راه بخشش اين گناه

 

کشتن فرد متخلف هست

 

اون بهم گفت که اگه من از آقاي فلدنشتاين

 

حمايت کنم

بخاطر شهادت دروغ بازداشت ميشم

 

چه جوابي بهش دادين؟

 

بهش همون حرفي رو زدم که بارها گفته بودم

بهش گفتم که نمي تونم حرف ديگه اي بزنم

نمي تونستم درباره کسي که اينقدر بهم لطف داشته دروغ بگم

 

شما دستگير شدين؟

 

بله

 

خانم والنر، به ما بگين که

 

رفتار اميل هان

 

در مقام دادستان پرونده چطور بوده؟

 

اون در برابر هر کاري که

 

آقاي فلدنشتاين سعي داشت براي دفاع از خودش بکنه، مسخره
بازي درمياورد

 

اون هر موقع که امکانش بود آقاي فلدنشتاين رو دست مينداخت

 

واکنش حضار در دادگاه چي بود؟

 

اونا ميخنديدن

 

بار ها و بار ها

 

اين دادگاه چند وقت طول کشيد؟

 

خانم فالنر اين دادگاه چند وقت طول کشيد؟

 

دو روز

آيا هئيت منصفه در پايان روز دوم به نتيجه رسيده بود؟

 

بله

تصميم هيئت منصفه چي بود؟

گناهکار

 

و حمکش چي بود؟

 

آقاي فلدنشتاين

 

به اعدام محکوم شده بود

 

من بخاطر شهادت دروغ به دو سال زندان محکوم شدم

 

قاضي پرونده کي بود؟

 

ارنست جانينگ

 

آيا احکام صادره اجرا شدند؟

 

خانم والنر، خيلي از شما ممنونم

تمام

 

سوالي هست؟

 

عالي جناب، مايلم درخواست کنم که شاهد

در دسترس باشد

 

وقتي که زمان دفاع براي پرونده فلدنشتاين برسه

ما مدارک بيشتري درباره اين پرونده ارائه خواهيم کرد

 

لطفاً شاهد در دسترس دادگاه باشد

 

مي توني بري. حالا مي توني بري

 

سرهنگ لاوسون؟

 

عالي جناب

من حکمي به امضاي آدولف هيتلر به شما ارائه مي کنم

که بيان مي کند، تمام افرادي که متهم مي شوند

و يا مظنون به خيانت يا هر گونه نهضت مقاومتي هستند

 

بايد بطور مخفيانه

و بدون جلب توجه دوستان يا خويشاوندان آنها دستگير شوند،
و بدون هيچ گونه دادگاهي

و به اردوگاه هاي کار اجباري فرستاده شوند

همچنين مجموعه اي از دستوراتي که در زير آن حکم آمده را
ارائه مي کنم

 

که توسط مدعي عليه ها امضا شده

 

توسط فردي که به دستور او صد ها نفر دستگير شده و به
اردوگاه هاي کار اجباري فرستاده شدند

امضا شده توسط فردريش هافستيتر

 

ورنر لمپي

 

اميل هان

 

ارنست جانينگ

 

عالي جناب

 

متهماني که امروز در اين دادگاه حاضر هستند

شخصاً مديريت اردوگاه هاي کار اجباري رو به عهده نداشتن

 

آنها هرگز مجبور به کتک زدن قرباني ها

 

و يا کشيدن اهرم آزاد کردن اطاق گاز نبودن

 

اما همانطور اسنادي که ما درباره اين پرونده ارائه کرديم،
نشان مي دهند

 

اين متهمان قوانيني را ايجاد و اجرا کردن

 

و قضاوت هايي کردن که

 

ميليون ها قرباني را به سمت مقاصد آنها

 

فرستاد

سرگرد رادنيتز؟

 

عالي جناب، مايلم درخواست کنم که سرهنگ لاوسون به عنوان
شاهد سوگند ياد کنه

قبوله
ممنونم

 

ممکنه دست راست خود را بالا ببريد؟

با ياد خداوند قادر و مطلق سوگند ميخورم

که حقيقت را کامل و بدون کم و زياد خواهم گفت

سوگند ميخورم

 

آيا شما در ارتش ايالات متحده در سال 1945 در ميدان جنگ
حضور داشتين؟

 

بله، بودم

آيا شما در مقام فرماندهي نيروهاي آزاد سازي اردوگاه هاي
کار اجباري بودين؟

بله، بودم

 

آيا شما در شهر هاي داچائو و بلسن بودين؟

بله

 

آيا شما در زماني که فيلم هايي که ما قرار است ببينيم حضور داشتيد؟

بله، بودم

 

خب

 

نقشه تعداد و مکان اردوگاه هاي کار اجباري

 

در زمان رايش سوم رو نشان مي دهد

 

اردوگاه کار اجباري بوکنوالد

 

در سال 1933 تاسيس گرديد

 

ساکنان اين اردوگاه نزديک به 80000 نفر بودن

 

يک شعاري در بوکنوالد بود

 

جسم را بشکن

 

روح را بشکن

 

قلب را بشکن

 

کوره ها در بوکنوالد

 

مدارکي در زمينه تلاش هايي در آخرين دقيقه براي از بردن جنازه ها هست

 

کوره ها توسط يک کمپاني شناخته شده ساخته شده بودند

 

که در زمينه ساخت کوره هاي آشپزي متخصص بوده

 

نام کارخانه به وضوح حک شده

 

نمايشي از محصولات فرعي بوکنوالد

 

براي مردم شهر توسط يک افسر نيروهاي متحدين انجام شد

 

قلم موها

کفش هاي بزرگسالان و بچه ها

 

عينک ها

 

طلاي حاصل از دندان هاي ذوب شده

به اداره بهداري

وافن- اس اس فرستاده شده

 

يک اباژور از پوست انسان ساخته شده

 

از پوست انسان براي نقاشي

 

تابلوهاي شهوت انگيز استفاده شده

 

سر دو کارگر لهستاني

 

به مقدار يک پنجم اندازه واقعي اونا منقبض شده

 

لگن يک انسان به عنوان زيرسيگاري استفاده شده

 

بچه هاي براي نابودي احتمالي خالکوبي شدن

 

بعضي اوقات نسبت به بچه ها لطف شده

 

به اونا مورفين تزريق ميشد

تا وقتي که اعدام ميشن بيهوش باشن

 

يکي از دکتر ها توضيح داده که چطور اونا زانوهاي بچه ها
رو با طناب ميبستن

:و به گفته خود دکتر

مثل تابلو ها

اونا از ديوارها به دار آويزوون ميشدن

 

جنازه افرادي که در واگن هاي باري اومده بودن

بدون غذا و بدون هوا

 

واسه رسيدن به داچائو زنده نمونده بودن

 

صد ها نفر به عنوان موش آزمايشگاهي

 

براي آزمايش هاي وحشيانه پزشکي استفاده شدن

 

:شاهدي در يکي از اعدام هاي داچائو اطلاعات زير رو داده

 

ساکنان اردوگاه مجبور بودن که لباس هاي خودشون رو روي
چنگک جا لباسي آويزون کنن

به اونا گفته شده بود که به حمام برده ميشن

 

بعد درب ها بسته شد

 

ذرات گاز زيکلون بي

از طريق روزنه هاي مخصوص وارد سالن ميشد

 

صداي ناله و گريه از داخل شنيده ميشد

 

بعد از دو يا سه دقيقه

 

همه جا ساکت ميشد

 

واگن هاي مرگ تعداد 90000 نفر از اسلواکي

 

و 65000 نفر رو از يونان

 

و 11000 نفر از فرانسه

 

و 90000 نفر از هلند

 

و 400000 نفر از مجارستان

 

و 250000 نفر از لهستان و سيليسيا

 

و 100000 نفر رو از آلمان آورده بودن

 

و اين چيزي که وقتي که

نيروهاي انگليسي اردوگاه کار اجباري بلسن رو آزاد کردن،
به فيلم در آوردن

 

به دلايل بهداشتي

يک بولدوزور انگليسي مجبور شد جنازه ها رو به سرعت دفن کنه

 

جنازه چه کساني بود؟

 

افراد هر کشور اروپايي اشغال شده

 

دو/سوم يهوديان اروپا

 

از بين رفتند

 

تعداد بيش از 6 ميليون نفر

 

بر طبق گزارش خود نازي ها

 

اما کسي از

 

تعداد واقعي کشته شدگان خبر نداره

 

چطور اونا جرات مي کنن که اين فيلم ها رو به ما نشون بدن؟
چطور جرات مي کنند؟

 

ما جلاد نيستيم. ما قاضي هستيم

 

تو که فکر نمي کني اينطور بوده، مگه نه؟

 

بله اونا جلاد بودن

 

اما اصلاً اينطور نيست. به هيچ وجه

 

پل

 

تو اون اردوگاه هاي کار اجباري رو اداره ميکردي
تو و آيخمن

 

اونا ميگن که ما ميليون ها نفر رو کشتيم

 

ميليون ها نفر

چطو چنين چيزي ممکنه؟

 

به اونا بگو، چطور چنين چيزي ممکنه؟

 

ممکنه

 

چطوري؟

 

منظورت از لحاظ فنيه؟

 

همه اش به مهارت شما بستگي داره

فرض کن که شما دو تا محفظه دارين که هر کدوم 2000 نفر رو جا ميدن

حساب کن

 

در اينصورت در عرض نيم ساعت ميشه از شر 10000 نفر خلاص شد

 

حتي لازم نيست که از اونا نگهباني بشه

مي توني به اونا بگي که دارن به حمام ميرن

و بعد به جاي آب، شير گاز رو باز مي کني

 

مشکل در کشتن نيست
مشکل در خلاص شدن از جنازه هاست

 

مشکل اينه

 

معذرت ميخوام که دير کردم
عيبي نداره

داشتم واسه کميته تجديد نظر کاري رو انجام ميدادم

 

و چند تا پوشه واسه شما آوردم تا بتونيم تصميم بگيريم که
بعداً چي رو بايد ببينيم

خونه آلبرچت دورر و موزه هست

 

فکر ميکني چه وقت بتوني رديفش کني؟

هر وقت

ميخواين حالا سفارش بدين؟

چي ميل داري؟
مي تونم با منو کمکتون کنم؟

نه، فکر نکنم که چيزي بخورم
ممنونم

يک ليوان موزل (نوعي مشروب سفيد) واسم بيار، لطفاً

منم از همون

 

موضوع چيه؟

 

هيچي. من فقط گرسنه نيستم، همين

 

اين چند روز آخري واسم خيلي مهم بوده

چطوري؟

 

فکر نمي کنم بفهمي که من واقعاً چه فرد کوته فکري هستم

 

دقيقاً فقط يک بار قبلاً اينطوري خسته شده بودم

 

و اونم موقعي بود که در جنگ جهاني اول يک سرباز پياده
نظام بودم

سابقاً از اينطور جا ها رد ميشدم و با خودم فکر ميکردم که
اونا چطور بودن

اونا واسه منم خيلي مهم بودن
چطور؟

بهم حسي ميدن که در آمريکا داشتم

احساسي که زماني که در کشور تو بودم داشتم

 

خيلي بده که اين داستان مجله نيست
چرا؟

اگه داستان يک مجله بود، دو نفر مثل ما، يک حقوقدان پير

 

يک حقوقدان پير و يک بيوه زيبا

بر مشکلات پيروز ميشدن و از دريا

و خشکي به مسافرت ميرفتن

 

امروز آقاي پرکينس رو ديدم

اون بهم گفت که اون فيلم رو در دادگاه نشون دادن

فيلم مورد علاقه سرهنگ لاوسون

 

اون واسه اونا بهونه آورد، درسته؟

اطاق وحشت خصوصي سرهنگ لاوسون

 

تو فکر ميکني که ما اينطور آدم هايي هستيم؟

 

فکر مي کني که ما از اون اتفاقات خبر داشتيم؟

فکر مي کني ما ميخواستيم زنان و بچه ها رو بکشيم؟

 

تو باور مي کني؟

 

باور مي کني؟

 

خانم برتولت، نمي دونم چي رو باور کنم

 

خداي مهربان. ما اينجا داريم مشروب ميخوريم

 

چطور تونستي فکر کني که ما خبر داشتيم؟
ما نمي دونستيم

 

ما نمي دونستيم

 

تا جايي که مي تونم بگم، هيچ کس در اين کشور از اين قضيه
خبر نداشت

 

شوهرت يکي از سران ارتش بوده

اونم نمي دونست
بهت ميگم، اونم خبر نداشت

کار هيملر بوده. کار گوبلز بود

اس اس مي دونست چه اتفاقي افتاده
ما نمي دونستيم

 

به من گوش کن

در هر دو طرف اتفاقاتي افتاده

شوهرم در تمام عمرش يک نظامي بوده

 

اون سزاوار يک مرگ سربازي بود
اون خودش اينو ميخواست

سعي کردم که اين کار رو واسش بکنم، فقط بخاطر اينکه با افتخار بميره

از اين اداره به اون اداره رفتم
التماس کردم

 

که به اون اجازه داده بشه در مقابل جوخه آتش قرار بگيره

 

مي دوني چه اتفاقي افتاد؟

 

اون در کنار بقيه اعدام شد

و بعد از اون، فهميدم که متنفر شدم

 

هرگز خونه رو ترک نکردم، اطاق رو ترک نکردم
مست کردم

از خودم متنفر شدم
از هر آمريکايي که مي شناختم متنفر شدم

 

اما کسي نمي تونه که با تنفر زندگي کنه، اينو مي دونم

 

.

 

اگه بخوايم زندگي کنيم، بايد که فراموش کنيم

 

آقاي رالف؟

 

ممکنه از دادگاه درخواستي بکنم؟

 

ديروز دادگاه فيلم هايي رو نشون داد

 

اون فيلم ها

 

شوکه کننده

 

و مخرب بودن

 

به عنوان يک آلماني

 

احساس شرمندگي کردم که چنين اتفاقاتي در کشور من رخ داده

 

هرگز هيچ توجيهي واسه کار اونا وجود نداره

 

نه در طي نسل ها

 

و نه در طي قرن ها

 

اما

 

فکر مي کنم که کاري اشتباه

 

و گستاخانه

 

و بي نهايت ناعادلانه است

 

که چنين فيلم هايي را در مورد اين پرونده

در اين دادگاه

و در اين زمان

عليه اين مدعي عليه ها نشان داده شود

 

و من خيلي نمي تونم روي

 

چنين تاکتيک هايي اصرار کنم

 

دادگاه سعي در اثبات چه چيزي داره؟

 

دادگاه سعي داره که اثبات کنه تمام مردم آلمان

مسئول اين اتفاقات بودند؟

يا اينکه تمام مردم از وقوع اين اتفاقات خبر داشتند؟

چون اگه هدف اين دادگاه اين باشه

 

اون حقايق رو بيان نمي کنه

 

و مي دونه که اينطور نيست

 

...مخفي بودن عمليات، مکان جغرافيايي اردوگاه ها

 

...خرابي خطوط ارتباطي در آخرين روزهاي جنگ

...وقتي که نابودي ها به سمت ميليون ها نفر رفته

به وضوح نشون ميده که اين فيلم حقيقت رو نميگه

 

حقيقت اينه که

 

اين وحشيگري ها توسط چند نفر افراطي انجام شده

 

جنايتکاران

 

آلماني هاي خيلي کمي مي دونستن که چه اتفاقي داره ميفته

خيلي کم

 

هيچ کدوم از ما نمي دونستيم که

 

در مناطقي که در اين فيلم ها نشون داده شده چه اتفاقي
داره ميفته

هيچ کدوم از ما

 

...اما کنايه آميزترين قسمتش اينه که

 

...دادگاه اين فيلم ها رو عليه اين مدعي عليه ها نشون داده

...افرادي که فقط به يک دليل در راس قدرت باقي موندن

 

تا جلوي انجام اتفاقات بدتر رو بگيرن

 

مرد شجاع چه کسيه؟

 

کسي که فرار مي کنه، يا کسي که به دليل در خطر بودن خودش
استعفا ميده

 

يا کسي که بر مقامش باقي مي مونه

و جون خودش رو بخطر ميندازه؟

 

...وکيل مدافع، شاهدان و نامه ها و اسنادي

...از پناهندگان سياسي و مذهبي در سراسر دنيا نشان خواهد داد

که ارنست جانينگ چطور آنها را از اعدام نجات داده

...وکيل مدافع نشان خواهد داد که دفعات زيادي

...ارنست جانينگ قادر بود که تاثير احکام صادره را کم کند

زماني که بدون حضور او، نتايج خيلي بدتري حاصل ميشد

 

...وکيل مدافع نشان خواهد داد که

...پزشک شخصي ارنست جانينگ يک غير آريايي بوده

 

...مردي يهودي

 

که او را همراه با خود نگه داشته، و جان خود را در معرض
خطر بيشتري به دليل حضور او قرار داده

 

...وکيل مدافع استشهاد نامه هايي

 

...از مقامات قانوني و حقوقدانان مشهور در سراسر دنيا ارائه مي کند

 

...که درخواست ملاحظه ويژه در مورد اين پرونده دارند

...و بيان مي کنند که تمام کارهاي ارنست جانينگ

به يک دليل انجام مي گرفته، و فقط يک دليل

تلاش براي حفظ عدالت و مفهوم عدالت

 

...حالا

 

...دادستان در اين مورد

 

چه پيشنهادي دارد؟

 

...در واقع، دادستان

 

درباره پرونده ارنست جانينگ فقط يک مدرک محسوس ارائه کرده است

پرونده فلدنشتاين
يک پرونده رسوايي، همان طور که وکيل مدافع گفته است

پرونده اي که هرگز نبايد دوباره باز ميشد

...پرونده اي که مدعي عليه حالا

 

مجبور به ياداوري آن شده

 

وکيل مدافع خانم السا ليندنو را احضار مي کند

 

ممکنه دست راست خود را بالا ببرين؟

با ياد خداوند قادر و مطلق سوگند ميخورم

که حقيقت را کامل و بدون کم و زياد خواهم گفت

سوگند ميخورم

 

خانم ليندنو

 

شغل شما چيست؟

 

من خدمتکار هستم

 

کجا مشغول به کار هستين؟

 

شماره 400 ... 345 گروز پالتز

 

آيا شما لمن فلدنشتاين رو مي شناختين؟
بله. اونو مي شناختم

تا چه حد؟

 

من در سال 1935 براي اون کار ميکردم

 

شما شاهد، يعني خانم ايرنه هافمن والنر رو مي شناسين؟

بله
تا چه حد؟

 

اون در ساختمون مستاجر بود

آيا شما هرگز خانم هافمن و آقاي فلدنشتاين رو با هم ديده بودين؟

 

بله

 

چطور اين اتفاق افتاد؟

آقاي فلدنشتاين واسه ديدن خانم هافمن به آپارتمان ايشون ميومد

 

بيشتر اوقات؟

 

بله بيشتر اوقات

موقعيتي بوده که شما متوجه چيز غير معمولي شده باشين؟

بله

 

...من ديدم که خانم هافمن

دم درب آپارتمانش داشت آقاي فلدنشتاين رو مي بوسيد

 

موقعيت ديگري هم بوده؟

بله، يک بار ديگه هم بوده

 

چطور بود؟

من به آپارتمان خانم هافمن اومدم

ميخواستم نظافت کنم

 

فکر کردم اونجا خالي باشه

 

...ديدم که خانم هافمن

روي آقاي فلدنشتاين نشسته

 

خانم ليندنو، ممنونم، تمام

 

سرهنگ لاوسون؟

 

لطفاً گوشي

 

وابستگي سياسي شما چيه؟

 

سياسي؟

عالي جناب، اعتراض دارم

 

وابستگي سياسي اين شاهد هيچ ارتباطي با شهادتش نداره

سرهنگ لاوسون يک بار ديگه در تلاشه که دادگاه رو احساسي کنه

 

اعتراض قبول نيست

ممکنه لطفاً به سوال جواب بدين؟

آيا شما عضو حزب سوسياليست ملي بودين؟

 

بله، بودم

 

ما مجبور شده بوديم

ما مجبور شده بوديم

 

چه وقت شما عضو حزب نازي شدين؟

 

سال 1933

...آيا در سال 1933 تمام مردم آلمان

مجبور به عضويت در حزب نازي شده بودن؟

 

خانم ليندنو، لطفاً به سوالم جواب بدين

 

آيا شما مجبور به عضويت در حزب نازي شده بودين؟

 

تمام

 

شاهد مرخصه

 

وکيل مدافع ميتونه ادامه بده

 

وکيل مدافع ايرنه هافمن والنر رو به جايگاه احضار مي کنه

 

...خانم والنر

 

شما هنوز هم تحت سوگندي که در دادگاه خوردين هستين

 

آيا شما به اختيار خودتون به اينجا اومدين؟

آيا شما به اختيار خودتون گزارش دادين که ميخواهيد به عنوان يک
شاهد صحبت کنيد؟

 

بله

 

اين مطلب درست نيست که دادستان از شما خواسته باشه که در
اينجا باشين؟

اين کار واسه شما خيلي ناپسند بوده که اينجا باشين؟

 

هميشه چيزهاي خيلي ناپسندي براي زندگي کردن در اون دوران
هست

 

...پس با توجه به اطلاعاتي که من دارم

شما نميخواستين که به اينجا بياين و اين بايد يک توافق باشه

ممنونم، خانم والنر

 

قوانين نورمبرگ در تاريخ 15 سپتامبر سال 1935 بيان شدند

 

شما در اون زمان کجا بودين؟

در نورمبرگ

شما اين قوانين رو ميدونستين؟

...آيا شما مي دونستين که ارتباط فيزيکي با يهوديان

خلاف قانون بوده؟

بله

...آيا شما مي دونستين که در نورمبرگ، و مخصوصاً در نورمبرگ

 

...نه فقط ارتباط فيزيکي با يهوديان خوار شمرده ميشده

بلکه هر نوع ارتباط اجتماعي نيز همينطور بوده؟

بله

 

آيا شما مي دونستين که ممکنه خود شما شخصاً به خطر بيفتين؟

بله، مي دونستم

 

...اما چطور ميتونين از يک رابطه دوستي روزانه دست بکشين
اونم فقط بخاطر

خانم والنر، اين يک سوال ديگه است

 

من از شما اين سوال رو نپرسيدم

شما مي دونستين؟

بله، مي دونستم

با اين وجود هنوز هم همديگه رو مي ديدين؟

بله

 

يادتون هست که در دادگاه معلوم شد که آقاي فلدنشتاين
چيزهايي واسه شما مياورد

شکلات و سيگار؟

بله

يادتون هست که گاهي واسه شما گل مياورده؟

 

بله، اون چيزهاي زيادي واسم مياورد

 

بخاطر اين بود که اون آدم مهربوني بود

 

اون مهربون ترين مردي بود که من مي شناختم

 

آيا شما شاهد، خانم السا ليندنو رو مي شناسين؟

بله، مي شناسمش

آيا اون در آپارتماني که شما زندگي ميکردين نظافتچي بوده؟

 

آيا آقاي فلدنشتاين واسه ديدن شما به آپارتمان شما ميومد؟

بله
چند بار؟

 

يادم نيست

چندين بار؟

بله

دفعات بيشتري؟

بيشتر

آيا شما اونو بوسيدين؟

بله، من اونو بوسيدم

آيا بيش از يک بار بوسيدن بوده؟

 

بله

 

اما اوضاع اينطور نبوده که شما سعي در نشون دادنش دارين

 

اون واسه من مثل يک پدر بود

 

اون بيشتر از يک پدر بود
بيشتر از يک پدر؟

آيا شما روي اون نشستين؟
اعتراض دارم

وکيل مدافع شاهد رو به بهانه بدست آوردن شهادت اذيت مي کند

 

اعتراض قبول نيست

...به وکيل اجازه داده شده که

آنچه که در اولين دادگاه به عنوان تعبير مسخره اي از
عدالت بوده را بازسازي کند

دادگاه درباره اين پرونده تصميم ميگيرد نه پيگرد قانوني

مي تونين ادامه بدين

آيا شما روي اون نشستين؟

بله

 

اما هيچ کار اشتباهي يا زشتي در اين باره نبوده

آيا شما روي اون نشستين؟

...بله، اما

شما روي اون نشستين. ديگه چيکار کردين؟

 

چيزي نبوده که شما سعي در گفتنش دارين

هيچي نبوده

خانم والنر، ديگه شما چيکار کردين؟

 

سعي دارين چيکار کنين؟

 

...شما سعي دارين که

 

چرا اجازه نميدين که من حقيقت رو بگم؟

خانم والنر، اين چيزيه که ما ميخوايم
حقيقت

 

شما اعتراف کردين که اونو مي ديدين

شما اعتراف کردين که اون به آپارتمان شما ميومد

اعتراف کردين که اونو بوسيدين
اعتراف کردين که روي اون نشستين

ديگه به چي اعتراف مي کنين؟ به چي؟

هيچي

 

اوضاع اينطور نبوده که شما سعي در نشون دادنش دارين

ديگه چي؟
هيچي نبوده

 

بس کنين

 

ديگه به چي اعتراف مي کنين؟

آقاي رالف

 

آيا تصميم دارين که دوباره اين کار رو بکنيم؟

 

عالي جناب

 

...فشار وارد بر مدعي عليه به حدي است که او هوشيار نيست

من هوشيارم

 

عالي جناب، مدعي عليه ميخواهد مطلبي را بيان کند

...قبول دارم که مدعي عليه حق درخواست دارد

نظم رو رعايت کنين

 

آيا مدعي عليه ميخواهد مطلبي را بيان کند؟

 

بله، ميخواهم مطلبي را بيان کنم

 

...قبول دارم که مدعي عليه حق درخواست تنفس داره

مدعي عليه حق دارد که الان حرفش را بزند

من بايد که با موکلم صحبت کنم
اون حق داره که الان حرف بزنه

 

دادگاه به ساعت 10:30 فردا صبح موکول ميشود

 

چيکار مي کني؟

 

فکر ميکني داري چيکار ميکني؟

 

اونا گورينگ، فرانک، استريچر رو داشتن

 

تموم شد

 

فکر مي کني من از دفاع کردن در برابر دادستان در طول اين
دادگاه لذت ميبردم؟

 

اوضاع طوري پيش رفت که من در اون اطاق دادگاه مجبور به
اين کار چاپلوسانه شدم

 

چرا من اين کار رو با اونا کردم؟

 

چون ميخوام که براي مردم آلمان چيزي باقي بذارم

ميخوام که اونا کمي احساس بزرگي بکنن

ميخوام يک تماس بگيرم و اين پيشروي ها رو متوقف کنم

...اگه به اونا اجازه بديم که هر فرد آلماني مثل تو رو بد نام کنن

حق قانون گذاري براي خودمون رو واسه هميشه از دست ميديم

 

مجبوريم که به آينده نگاه کنيم
نمي تونيم الان به گذشته برگرديم

 

تو ميخواي که آمريکايي ها واسه هميشه اينجا بمونن؟ اينو
ميخواي؟

مي تونم يک عکس از هيروشيما و ناکازاکي نشونت بدم

 

هزاران هزار جنازه سوازنده شده

زنان و بچه ها

 

اينه اخلاق برتر اونا؟

 

فکر ميکني اونا ما رو کجا ميبرن؟
فکر مي کني که اونا ميدونن؟

فکر مي کني که اونا مشکلات ما رو درک مي کنن؟

 

چي مي تونم بهت بگم؟

 

چي مي تونم بهت بگم تا بفهمي؟

 

هيچي نمي توني بگي

 

هيچي

هيچ اتفاقي در جهت آرام ساختن بحران نيفتاده

...بحران امروز عصر به اوج رسيد

وقتي که تمام خطوط ريلي بين مناطق غربي و برلين بسته شد

راه بندان خشکي حالا کامل شده

 

ژنرال، فکر مي کني که ما ميخوايم چيکار مي کنيم؟

فکر مي کني که ما عقب نشيني مي کنيم؟

نمي تونيم عقب نشيني کنيم

اگه ما تحت فشار عقب نشيني کنيم، حيثيت ما در تمام دنيا
زير سوال ميره

کمونيست ها در تمام جبهه ها وارد ميشن

ژنرال، نظرت با اين دادگاه ها چيه؟
حالا درباره اونا چه احساسي داري؟

 

ما متعهد شديم که دادگاه ها رو برگزار کنيم

اما فکر مي کنم که واقع گرايانه باشه که تا حد ممکن روند
اين دادگاه ها رو سريعتر کنيم

اگه اونا جلوي يکي از برنامه هاي ما رو بگيرن چه اتفاقي ميفته؟

مي ترسم که وقتي که اين اتفاق بيفته مجبور باشيم که باهاش
روبرو بشيم

در حال حاضر هيچ جواب ديگه اي براي اون سوال نيست

 

شما بچه ها بايد کمي شيريني ورقه اي آلماني رو امتجان
کنين. اين شيريني اينجا عاليه

نه، ممنون

 

دن، همونطور که مي دوني من تازه از برلين برگشتم

 

فکر نمي کنم که اينطور پيش بره
بيشتر مردم اين کار رو مي کنن، اما من نه

...اما اوضاع داره به سمت جنگ براي بقا

براي 10 سال آينده و شايدم 20 سال آينده پيش ميره

 

آلمان کليد اين بقاست

هر دانش آموز دبيرستاني در درس جغرافيا ميتونه اينو بهت بگه

 

سناتور، چي ميخواي بگي؟

:ميخوام اينو بگم که

در حاليکه هيچ کس سعي در تاثير گذاري بر تصميم تو نداره

مهمه که اينو بفهمي، چون اين حقيقت زندگيه

آقايان، بياين با اون روبرو بشيم
دست نوشته روي ديواره

 

تصميم داريم که تمام کمکي که مي تونيم بدست بياريم رو
درخواست کنيم

تصميم داريم حمايت مردم آلمان رو درخواست کنيم

 

آقايان، باز هم شيريني ورقه اي ميخواين؟

 

آقاي جانينگ، مي تونين ادامه بدين

 

...ميخواهم که درباره پرونده فلدنشتاين شهادت بدم

 

چون مهم ترين دادگاه اون برهه زماني بوده

 

...اين کار نه فقط واسه دادگاه مهمه که اينو بفهمه

 

بلکه براي تمام مردم آلمان مهمه

 

...اما براي درک اون پرونده

فرد بايد برهه زماني که در اون دادگاه برگزار شده رو درک کنه

 

يک تبي در تمام سرزمين وجود داشت

تبي از بي آبرويي، توهين، گرسنگي

 

بله، ما دموکراسي داشتيم

 

اما اين دموکراسي توسط عناصري پاره شده بود

 

:مهم ترين عنصر، ترس بود

 

...ترس از امرزو، ترس از فردا

 

...ترس از همسايه هاي ما

و ترس از خودمان

 

...فقط وقتي که اين موضوع رو درک کنين

مي تونين بفهمين که هيتلر چه معنايي براي ما داشته

:چون اون به ما گفت

 

سرتون رو بالا نگه دارين

به آلمان افتخار کنين

 

:شياطيني در ميان ما هستند

کمونيست ها، آزاديخواه ها، يهوديان، کولي ها

هر کدوم از شياطين که از بين بره، يکي از بدبختي هاي شما
از بين ميره

 

داستان قديمي گوسفند قرباني بود

 

اونايي که از ما داستان رو بهتر بلد بودن چي؟

ما هايي که مي دونستيم همه چي دروغ بوده و بدتر از دروغ بوده چي؟

 

چرا ما ساکت نشستيم؟
چرا ما هم شريک شديم؟

 

چون ما کشورمون رو دوست داشتيم

 

اگه چند تا افراطي سياسي حقوق خودشون رو از دست بدن

چه فرقي ميکنه؟

اگه چند اقليت نژادي حقوق خودشون رو از دست بدن چي فرقي ميکنه؟

 

اون فقط يک حالت گذراست

فقط يک مرحله اي است که ما از اون رد ميشيم

دير يا زود بي مصرف ميشه

خود هيلتر دير يا زود دور انداخته ميشه

 

کشور در خطره

ما در سايه حرکت مي کنيم
به سمت جلو پيش ميريم

پيش به سوي جلو کلمه عبور بزرگيه

 

و عالي جناب، تاريخ ميگه که ما چقدر خوب موفق بوديم

 

ما از ماوراي وحشيانه ترين روياهاي خود پيروز شديم

 

...عناصر زيادي از نفرت و قدرت درباره هيتلر

آلمان رو هيپنوتيزم کرده، دنيا رو هم هيپنوتيزم کرده

 

خودمون رو در ميان دوستان قدرتمندي پيدا کرديم

 

اوضاعي که به عنوان يک حکومت دموکراسي براي ما طرد شده بودند

حالا در روبروي ما بودند

 

دنيا گفت: برو جلو، بگيرش

 

بگيرش

سوديتلند رو بگير، رينلند رو بگير، واسه جنگ دوباره آماده باش

تمام اتريش رو تسخير کن. بگيرش

 

...و بعد يک روز، اطرف رو نگاه کرديم

و فهميديم که توي چه خطر وحشتناکي قرار داريم

...تشريفات مذهبي در اين اطاق دادگاه شروع شد

و مثل يک بيماري خشمناک و غران در سراسر سرزمين پخش شد

 

...چيزي که قرار بوده به عنوان يک حالت گذرا باشد

 

تبديل به شيوه زندگي شده بود

 

عالي جناب

 

راضي بودم که در طول اين دادگاه ساکت بنشينم

 

راضي بودم که مراقب احساسم باشم

 

...حتي راضي بودم که

 

که بذارم وکيل سعي در حفظ نام من بکنه

 

تا وقتي که فهميدم

 

واسه حفظ نامم، وکيل مجبور ميشه که دوباره خيال پردازي کنه

 

شما ديدين که اون اين کار رو مي کنه
اون اين کار رو در اين دادگاه انجام ميده

 

او پيشنهاد کرده که رايش سوم به نفع مردم خدمت ميکرده

 

او پيشنهاد کرده که ما افراد رو بخاطر رفاه کشور نازا ميکرديم

 

...او پيشنهاد کرده که شايد

يهودي پير با يک دختر 16 ساله همبستر شده

 

...يک بار ديگه، اينطور شده

 

بخاطر عشق به ميهن

 

گفتن حقيقت کار راحتي نيست

 

...اما اگر راه رستگاري براي آلمان وجود داشته باشه

 

...ما مي دونيم که بايد گناهمون رو قبول کنيم

...هر چند با درد

 

و تحقير

 

...من در پرونده فلدنشتاين

 

...قبل از اينکه وارد اطاق دادگاه بشم

 

به راي هئيت منصفه ام رسيده بودم

مدرک هر چي باشه، من اونو گناهکار اعلام ميکردم

اصلاً اون يک دادگاه نبود
اون فقط يک تشريفات قرباني کردن

واسه فلدنشتاين، يهودي، قرباني بيچاره بود

عالي جناب، بايد صحبت رو قطع کنم

مدعي عليه درباره حرفي که ميزند هوشياري ندارد

...او درباره مفاهيم

من هوشيارم

 

...وکيلم ميخواد که شما باور کنين

ما از وجود اردوگاه هاي کار اجباري باخبر نبوديم

 

آگاه نبوديم

 

ما کجا بوديم؟

 

وقتي که هيتلر فرياد تنفرش را در ريشتاگ ميکشيد ما کجا بوديم؟

...وقتي که همسايگان ما در نيمه شب در داچائو

از بين ميرفتند ما کجا بوديم؟

وقتي که هر روستايي در آلمان يک ايستگاه راه آهن داشت

...که واگن هاي گاو و گوسفندي که با بچه ها پر شده بودن

به سمت نابودي اون بچه ها پيش ميرفتن ما کجا بوديم؟

وقتي که اونا در دل شب گريه ميکردن ما کجا بوديم؟

ما کر بوديم؟ لال بوديم؟ کور بوديم؟

عالي جناب، بايد اعتراض کنم

وکيلم ميگه ما از نابودي ميليون ها نفر خبر نداشتيم

 

...اون براي شما بهونه مياره که ما

فقط از نابودي صد ها نفر خبر داشتيم

 

اين باعث ميشه که بار گناه ما کمتر بشه؟

 

شايد ما جزئيات رو نمي دونستيم

 

اما اگر هم نمي دونستيم، بخاطر اين بوده که نميخواستيم بدونيم

خائن

نظم رو رعايت کنين

 

اون مرد رو سر جاي خودش برگردونين و همونجا نگهش دارين

 

ميخوام حقيقت رو به اونا بگم

 

اگر تمام دنيا عليه من توطئه کنه، تصميم دارم که حقيقت رو به اونا بگم

 

تصميم دارم که حقيقت رو درباره وزارت دادگستري به اونا بگم

 

ورنر لمپي، پيرمردي که الان روي انجليش گريه مي کنه

 

...پيرمردي که با سلب مالکيت هر مردي که اون

به اردوگاه هاي کار اجباري فرستاده مستفيد شده

 

...فردريش هافستيتر

...يک آلماني خوب که مي دونست چطور دستور بده

 

و درباره افراد بسياري حکم نازاسازي جنسي رو صادر کرده

 

...اميل هان

 

...انسان رياکار فاسد و خراب

 

که توسط شيطان درونش اذيت شده

 

...و ارنست جانينگ

 

...بدترين فرد در ميان اونا

 

...چون اون مي دونست که اونا چيکار ميکردن

 

و با اونا همراهي ميکرد

 

...ارنست جانينگ

 

...کسي که زندگيش را

 

...بخاطر اينکه با اونا همراهي ميکرده

 

نجس کرده

 

...عالي جناب

 

...اين وظيفه منه که

 

از ارنست جانينگ دفاع کنم

 

و با اين وجود، ارنست جانينگ گفته که اون گناهکاره

 

هيچ شکي نيست که اون احساس گناه مي کنه

 

...او در همراهي با جنبش نازي به اميد آنکه

 

اين کار براي کشورش کار خوبي خواهد بود، اشتباه بزرگي کرد

 

...اما اگر او گناهکار شناخته شود

 

...افراد ديگري هم بودند که در اين زمينه همراه بودند

 

کساني که بايد آنها نيز گناهکار شناخته شوند

 

:ارنست جانينگ گفت

ما از ماوراي وحشيانه ترين روياهاي خود پيروز شديم

 

عالي جناب، چرا ما پيروز شديم؟

 

پس بقيه دنيا چي؟

 

دنيا اهداف حکومت رايش سوم رو نمي دونست؟

 

صداي سخنان هيتلر از رسانه ها در سراسر دنيا رو نشنيده بود؟

 

اهدافش را در کتاب مين کمپف( کتاب زندگي نامه هيتلر به قلم خودش) که

در هرگوشه دنيا چاپ شده را نخوانده بود؟

 

...مسئوليت اتحاد شوروي که در سال 1939

...قراردادي با هيتلر امضا کرد

که به او قدرت راه اندازي جنگ را ميداد کجاست؟

 

حالا بايد روسيه را مقصر بدانيم؟

 

...مسئوليت واتيکان پس از اينکه در سال 1933

...با امضاي موافقت نامه اي مذهبي با هيتلر

به او اولين اعتبار بزرگش را ميداد، کجاست؟

 

حالا بايد واتيکان را مقصر بدانيم؟

 

...مسئوليت رهبر دنيا، وينستون چرچيل

پس از اينکه در نامه اي سرگشاده در روزنامه تايمز لندن در سال 1938 گفته

!سال 1938! آقاي قاضي

 

...در حالي که انگلستان از يک فاجعه ملي رنج مي کشيد،
بايد خدا را شاکر باشم

تا مردي با قدرت تفکر آدولف هيتلر را فرستاده

 

حالا بايد وينستون چرچيل را مقصر بدانيم؟

 

...مسئوليت آن دسته از کارخانه داران آمريکايي که

در بازسازي تسليحات نظامي هيتلر به او کمک کردند و از اين
بازسازي سود بردند کجاست؟

 

حالا بايد کارخانه داران آمريکايي را مقصر بدانيم؟

نه، عالي جناب

 

آلمان به تنهايي مقصر نيست

تمام دنيا مسئول رفتار هيتلر به عنوان يک آلماني است

محکوم کردن مردي در جايگاه متهم کار راحتي است

...محکوم کردن مردم آلمان کار راحتي است

...صحبت از يک نقص اساسي در شخصيت آلمان

...که اجازه داد هيتلر به قدرت برسد، اما همچنين

...به راحتي نقص اساسي شخصيتي که

...موجب شد روس ها با وي قرارداد امضا کنند، وينستون
چرچيل او را ستايش کند

کارخانه داران آمريکايي در کنار او سود ببرن، را ناديده گرفته مي شود

 

ارنست جانينگ گفت که او گناهکار است

 

...اگر او گناهگار باشد

 

گناه ارنست جانينگ گناه دنياست

 

نه بيشتر و نه کمتر

 

سرگرد، ما مجبوريم که هر کمکي که مي تونيم به فرماندار نظامي بکنيم

 

بايد که روزانه 700 تن مواد به اون بديم

 

اين يک نوع عملياته

 

تا حالا فکر ميکردي که ما ذغال سنگ و گوجه فرنگي در اين
صندوق ها حمل ميکنيم؟

 

تاد، من و تو خيلي وقته که با هم دوستيم

 

واسه همينه که خبرت کردم که به اينجا بياي

 

تصميم داري فردا در دادگاه چيکار کني؟

 

تو مي دوني که ميخوام چيکار کنم

:ميدونم که تو چي ميخواي

پيشنهاد کني که اونا را به زندان بفرستن

مي دوني الان اينجا چه خبره؟

 

بله

 

مي دونم چه خبره

تاد، تو يک نظامي هستي

تو مي دوني که ما چه سرنوشتي داريم
شايد بقيه ندونن، اما تو مي دوني

راستش رو بهت ميگم

اگه اونا يکي از اون برنامه ها رو حذف کنن، من نمي دونم
که چه اتفاقي ميفته

نمي دونم که چه اتفاقي قراره بيفته

اما اگر من بدونم: اگه برلين سقوط کنه، آلمان سقوط مي کنه

 

اگه آلمان سقوط کنه، اروپا سقوط مي کنه

 

.

 

.

ببين، مت، ميخوام وارد محدوده بشم

...و نه تو، نه پنتاگون، نه خدا نمي تونه منو مجبور کنه که

فکر مي کني داري با کي حرف ميزني؟

 

لعنتي فکر مي کني داري با کي حرف ميزني؟

وقتي که تو داشتي با اون نظاميان به سمت داچائو مي رفتي،
منم اونجا بودم

فکر مي کني هرگز مي تونم اونجا رو فراموش کنم؟

 

ببين، من افسر فرمانده تو نيستم

من نمي تونم در تصميم گيريت تاثير بذارم و نميخوام که اينطور باشه

اما ميخوام که اينو بهت بگم، و ميخوام که رو راست بهت بگم

 

ما به کمک مردم آلمان نياز داريم

 

و تو کمک مردم آلمان رو با

محکوم کردن رهبرانشون به حکم زندان، بدست نمياري

 

مسئله بقا درميونه، مگه نه؟

 

بقا تا جايي که بتونيم، اما بقا مهمه

 

...فقط محض خنده، مت

 

تمام جنگ بخاطر چي بود؟

 

بخاطر چي؟

 

...و از ارائه اون مدرک کتبي

عليه اين متهمان به اين نتيجه ميرسيم

 

عالي جناب

 

...در طول سه سالي که از پايان جنگ در اروپا گذشته

 

نوع بشر به سمت رودخانه اردن نرفته

 

در کشور ما، ترس از جنگ جان گرفته

 

و ما بايد که يکبار ديگه به استحکامات خود نگاه کنيم

 

صحبت درباره جنگ سرده، در حاليکه مردان و زنان در جنگ هاي
واقعي ميميرن

 

...و انعکاس شکنجه

 

...و بيرحمي

 

خاموش نخواهد شد

 

اين اتفاقات نميتونه کمکي کنه، بلکه نوع تصميم گيري در اين دادگاه مهمه

 

...اما يک جايي در وسط اين اتفاقات

 

...مسئوليت جناياتي که ما در اين دادگاه اونا رو مطرح کرديم

 

بايد در چشم انداز درستي قرار بگيره

 

و عالي جناب اين تصميم به شما بستگي داره

 

اين معماي غير قابل حل زمان ماست

 

...اين معماي غير قابل حلي است که

 

به شما بستگي دارد

 

تمام

 

مدعي عليه ها حالا مي توانند آخرين اظهارات خود رو بيان کنند

 

مدعي عليه اميل هان براي دادگاه پيامي دارد

 

عالي جناب

 

من از به عهده گرفتن مسئوليت کارهايي که کردم طفره نميزنم

 

...برعکس

قبل از تمام دنيا من آنها را قبول دارم

 

اما من سياست ديگران را دنبال نمي کنم

 

من نخواهم گفت که سياست امروز ما اشتباه بوده

وقتي که ديروز ميگفتم که درست است

 

آلمان بخاطر زندگيش جنگيد

 

معيار هاي مسلمي براي مراقبت از کشور در برابر دشمنانش
لازم شده بودند

نمي توانم بگويم که بخاطر اينکه آن معيار ها را به کار برديم، متاسفم

ما يک موج شکن عليه سيستم بلشويسم بوديم

 

ما رکن فرهنگ غربي بوديم

 

موج شکن و رکني که هنوز هم غرب ممکن است آرزوي حفظ آن را
داشته باشد

 

مدعي عليه فردريش هافستيتر براي دادگاه پيامي دارد

 

...من در تمام عمرم در خدمت کشورم بوده ام

 

...و در هر موقعيت و منصبي که بوده ام

با وفاداري و قلبي پاک بدون سوء نيت خدمت کرده ام

 

من از تفکري تبعيت کرده ام که باور داشتم در حرفه ام
بالاترين جايگاه را دارد

 

:تفکري که ميگويد

...قرباني کردن حس عدالت فردي

به منظور معتبر کردن امر قانون

 

...فقط براي پرسيدن درباره اينکه قانون چيست

 

و نه سوال کردن درباره خود عدالت

 

به عنوان يک قاضي، نمي توانستم کار ديگه اي بکنم

 

...من باور دارم که شما، عالي جناب

...من و ميليون ها آلماني مثل من را

...کساني که باور داشتند وظيفه شان را در قبال کشورشان
انجام ميداده اند

 

بي گناه خواهيد دانست

 

مدعي عليه ورنر لمپي براي دادگاه پيامي دارد

 

عالي جناب

 

مدعي عليه ارنست جانينگ براي دادگاه پيامي دارد

 

چيزي براي اضافه کردن به آنچه گفته ام ندارم

 

گواهي در پرونده ثبت شده است

استدلال هاي نهايي شنيده شد

کار ديگري بجز اينکه دادگاه تصميمش را بگيرد باقي نمانده

 

دادگاه تا اطلاع بعدي موقتاً تعطيل مي شود

 

من چند تا استدلال و سابقه اينجا آوردم که

...تکيه بر اساس پرونده داره، که البته

با قوانين بين المللي تابعيت و قوانين کشوري در تضاده

 

ما کوهي از اسناد داريم که اينجا بايد اونا رو بررسي کنيم

دن، به چي نگاه مي کني؟

 

داشتم به چند تا از اين عکس ها که حکم بازداشت الصاق شده
نگاه ميکردم

چه عکس هايي؟

 

اين پيترسن هست، قبل از اينکه اونا عملش کنن

 

و اينم ايرنه هافمن هست
اون واقعاً 16 سال داشته، مگه نه؟

 

فلدنشتاين

 

و اينم يک پسره که قطعاً نمي تونسته بيشتر از 14 سال
داشته باشه

 

بخاطر اينکه حرف هايي عليه رايش سوم گفته اعدام شده

به دستور قاضي فردريش هافستيتر

 

.

...من اظهارات سرگشاده دادستان فرانسوي

قبل از تشکيل دادگاه نظامي بين المللي رو دارم

...بديهي است که در حالت سازمان يافته در ميان خطوط امروزي

مسئوليت محدود به کساني ميشود که مستقيماً با حالت سر و کار دارند

...از آنجا که آنها در يک موقعيت براي قضاوت کردن درباره
درستي دستورات داده شده تنها هستند

فقط آنها و به تنهايي مي توانند تحت پيگيرد قانوني قرار بگيرند

يکي ديگه از نقطه نظرات قانوني پروفسور جهريس دارم

دادگاه جنايات بزرگ جنگي

...بر اساس اين مطالب، من نمي فهمم که چرا دادگاه

يک پرونده واقعاً مشخص عليه دفاع در برابر اتهامات مربوطه
که در کيفرخواست نسبت داده شده بکار برده است

...صرفنظر از کار هاي انجام شده

...ما نمي توانيم تفسير کنيم که اين مدعي عليه ها

واقعاً مسئول جنايات عليه انسانيت هستند

 

دن، چي فکر مي کني؟

ما تمام روز داشتيم روي اين مسايل بحث ميکرديم
اگه حالا مشخص نشه

 

نميخواي به اين سابقه ها يک نگاهي بندازي؟

تو اصلاً علاقه اي نداري؟

 

کورتيس، چرا علاقه دارم

 

...داشتي درباره جنايات عليه انسانيت حرف ميزدي

ميگفتي که مدعي عليه ها مسئول کار هاشون نبودن

دوست دارم که اين مسئله رو واسم توضيح بدي

 

همين الان داشتم واست توضيح ميدادم
شايد

اما من داشتم حرف هاي چاپلوسي قانوني و توجيه هاي عقلاني
زيادي رو مي شنيدم

 

...کورتيس، ميدوني، وقتي که من براي اولين بار قاضي شدم

مي دونستم که قطعاً افرادي در شهر هستند که قرار نيست با
اونا کاري داشته باشم

مي دونستم که اگه بخوام يک قاضي باقي بمونم، بايد همين کار رو بکنم

 

...اما بخاطر خدا از من انتظار داري که

به موضوع کشته شدن شش ميليون نفر طور ديگه اي نگاه کنم؟

مطمئنم که منظورش اين نبوده

ازت نميخوام که طور ديگه اي نگاه کني

ازت ميپرسم که چقدر خوب ميشه که اگه از اين سياست پيروي کني؟

 

کورتيس، داشتي مي گفتي که افراد مسئول کارهاي خودشون نيستن

 

بايد واسم توضيح بدي

تو بايد که خيلي با دقت اونو توضيح بدي

 

دادگاه حالا رسمي مي شود

خداوند ايالات متحده آمريکا و اين دادگاه محترم را قرين رحمت کند

 

قبل از اين دادگاه اصلي دادگاه ديگري در هشت ماه قبل برگزار شده بود

گزارش مدرکي بيش از 10000 صفحه طولاني دارد

 

و مباحثات نهايي هيئت منصفه در نهايت به نيتجه رسيده

 

...قتل ها و بيرحمي هاي ساده

اصل شکايت اتهامات در اين کيفر خواست را شامل نمي شوند

 

...بلکه، اتهام مشارکت هوشيارانه

 

...در ابعاد کشوري، در سيستم سازمان يافته دولتي

...از بيرحمي و بي عدالتي

 

...در تخلف از هر اصل قانوني و اخلاقي

براي تمام ملل متمدن شناخته شده است

 

...دادگاه قبلاً گزارش را با دقت مورد مطالعه قرار داده است

...و در آن گزارش

...مدارک بيشماري در حمايت از

 

...ماوراي يک شک معقول

اتهامات عليه اين مدعي عليه ها پيدا کرده است

 

...آقاي رالف

 

...در دفاع خيلي ماهرانه اش

 

...ادعا کرده است که افراد ديگري نيز وجود دارند

 

که بايد در مسئوليت نهايي شريک باشند

بخاطر انچه که در آلمان اتفاق افتاده است

حقيقت در اينست

 

...حزب شاکي واقعي در اين دادگاه

انسانيت است

 

...اما دادگاه ميگويد که

افرادي که در جايگاه متهم حضور دارند مسئول کارهاي خود هستند

 

...افرادي که در مسند قضاوت بر ديگران

 

لباس سياه بر تن کرده اند

 

...افرادي که در

 

...وضع و اجراي قوانين سهيم بوده اند

 

که هدف آنها نابودي نوع بشريت بوده

...افرادي که در مقام هاي اجرايي

 

بطور فعالانه در تنفيذ اين قوانين

 

يعني اعمال غير قانوني تحت قانون کشور آلمان، شرکت کرده اند

 

...اصل کلي

...در قانون جنايي در هر جامعه متمدني

:اين وجه مشترک را دارد

 

...هر فردي که تمايل به انجام جنايت داشته باشد

 

...هر فردي که آلت قتاله

 

...به منظور انجام جنايت را فراهم کند

 

...هر کسي که در انجام جنايت دست داشته باشد

 

گناهکار است

 

...دفاعيات بعدي آقاي رالف

 

...بيان مي کند که مدعي عليه جانينگ

 

...يک حقوقدادن فوق العاده بوده

و طوري عمل کرده که فکر ميکرده که بهترين کار در قبال کشورش است

حقيقت اينست

 

...جانينگ، قطعاً

 

فردي محزون است

ما باور داريم که او از کارهاي شيطاني که انجام داده متنفر بوده

 

...اما اظهار دلسوزي براي درد روحش

...نبايد باعث فراموشي درباره

شکنجه و مرگ ميليون ها نفري که توسط حکومتي که او هم جزيي
از آن بوده، شود

 

...گزارش جانينگ و سرنوشتش

حقيقت شکسته شده اي را روشن ميسازد که از اين دادگاه مشخص
شده است

 

...اگر او و تمام متهمان ديگر منحرف شده بودند

 

...اگر تمام رهبران حکومت رايش سوم

...ديوانگان و هيولاهاي آزارگري شده بودند

 

...پس اين اتفاقات اهميت خيلي بيشتري از

يک زمين لرزه، يا هر بلاي طبيعي ديگري ندارند

...اما اين دادگاه نشان داده است که

 

...تحت يک بحران ملي

 

...افراد عادي و حتي افراد غير عادي

 

...مي توانند خود را براي انجام جنايت

 

به حدي وسيع و زشت فريب دهند که در تصور هم نمي گنجد

هيچ کدام از افرادي که در اين دادگاه نشسته اند نمي
توانند آنها را فراموش کنند

 

افراد بخاطر باورهاي سياسي آنها نازا شدند

 

کاري بيهوده از دوستي و ايمان بوجود آمد

 

کشتن کودکان

 

به چه راحتي مي تواند اتفاق بيفتد

 

...افرادي در کشور ما هستند که

...امروز حرف از مراقبت از کشور

براي بقا ميزنند

...تصميمي بايد در زندگي هر ملتي گرفته شود

در لحظه اي که چنگال دشمن در گلويش است

...پس بنظر ميرسد که تنها راه بقا استفاده از وسايل دشمن

براي بقاي مقتضي است، طور ديگر ديدن مسئله است

 

جواب به سوالي که: بقا تا چه اندازه؟

 

يک کشور يک سنگ نيست
توسعه فرد نيست

 

چيزي است که بخاطرش مي ايستد و تحمل مي کند

چيزي است که ايستادگي مي کند در زماني که دشوارترين مسائل
پيش ميايد

 

...قبل از مردم جهان

 

...اجازه دهيد حالا ذکر شود

 

:که در تصميم ما، اين چيزي است که ما از آن حمايت مي کنيم

 

...عدالت

 

...حقيقت

 

و ارزش يک انسان تنها

 

متهم هان در مقابل دادگاه قيام کند

 

...اميل هان

 

دادگاه شما را گناهکار شناخته و به حبس ابد محکوم مي کند

امروز شما منو محکوم مي کنيد
فردا بلشويسم شما را محکوم مي کند

 

متهم هافستيتر در مقابل دادگاه قيام کند

 

...فردريش هافستيتر

دادگاه شما را گناهکار شناخته و به حبس ابد محکوم مي کند

 

متهم لمپي در مقابل دادگاه قيام کند

 

...ورنر لمپي

 

...دادگاه شما را گناهکار شناخته

و به حبس ابد محکوم مي کند

 

متهم ارنست جانينگ در مقابل دادگاه قيام کند

 

...ارنست جانينگ

 

دادگاه شما را گناهکار شناخته

و به حبس ابد محکوم مي کند

 

اون نمي فهمه

 

اون نمي فهمه

 

اون مي فهمه

 

قاضي ايوس مخالفه

 

...ميخواهم اکيداً خاطر نشان کنم که

...راي مخالف من نسبت به تصميم اين دادگاه

توسط قاضي هايوود بيان شده و قاضي نوريس نيز با من هم عقيده است

 

...نتيجه کارهاي مدعي عليه ها

...کساني که باور داشتند کارهايي که انجام مي داده اند
بهترين کار در قبال کشورشان بوده است

 

نتيجه اي است که نمي توان فقط در اين اطاق دادگاه گرفته شود

 

...نتيجه فقط مي تواند بطور واقعي

در طي سال هاي پيش رو و در چشم انداز درستي از تاريخ گرفته شود

 

عالي جناب، اين کتاب ها رو کجا بذارم؟

اونا رو توي چمدان بذار

 

عالي جناب، اينم واسه شماست که در هواپيما بخورين

...نه. خانم هالبشتات، اگه غذاي بيشتري واسه من بذارين

من واسه چيزهاي ديگه جا نخواهم داشت

اما اين شيريني ورقه ايه، همونطوري که دوست دارين

بخاطر همه چي ممنونم

 

اينا رو توي ماشين ميذارم
ممنون

بليت ها، پاسپورت، واکسن
همه به ترتيب

رسيد چمدان ها و بليت سوار شدن رو در فرودگاه به شما ميدم

اونجا مي بينمتون
باشه

و سلامم رو به اون خانم برسون، اسمش چي بود؟

شفلر .السا

 

اينم چيزي که تو بهم بدهکاري
منظورت چيه؟

آمريکايي ها امروز صبح در نورمبرگ خيلي محبوب نيستند

 

عصر بخير، عالي جناب
عصر بخير

 

من بنا به درخواست موکلم، ارنست جانينگ به اينجا اومدم

 

اون ميخواد که شما رو ببينه

 

من دارم به فرودگاه ميرم

 

اون ميگه که خيلي واسش مهمه

 

شما نظر هئيت منصفه در پرونده آي.اج. فاربن رو شنيدين؟

 

بيشتر اونا تبرئه شدن
بقيه به چند سال زندان محکوم شدن

 

راي هيئت منصفه امروز اعلام شد

نه، نشنيدم

 

با شما يک شرط مي بندم

 

من شرط بندي نمي کنم

 

يک شرط مردونه

 

...در عرض پنج سال

افرادي که شما به حبس ابد محکوم کردين، آزاد ميشن

 

آقاي رالف، من کاري که تو در دادگاه واسه ماه ها انجام
دادي رو تحسين ميکنم

 

تو در استفاده از قدرت منطقت خيلي برجسته اي

 

پس چيزي که تو بهم پيشنهاد ميدي ممکنه به خوبي اتفاق بيفته

 

از ديدگاه زماني که ما در اون زندگي مي کنيم، اين کار منطقيه

 

اما هر چيزي که منطقي باشه درست نيست

 

و هيچي هم در زمين خدا نمي تونه هرگز موجب درست بودن اون کار بشه

 

يکي ميخواد شما رو ببينه

 

آقاي جانينگ

 

قاضي هايوود

 

لطفاً، بنشين

ممنون، ميخواستي منو ببيني؟

 

بله. يک چيزي هست که ميخوام به شما بدم

 

يک گزارش

 

گزارش از پرونده هام

 

اونايي که يادمه

 

...ميخوام اونا رو به کسي بدم که بهش اعتماد داشته باشم

 

کسي که احساس کردم در طول دادگاه اونو شناختم

 

ممنون

 

به خوبي از اونا مراقبت ميکنم

 

من ميدونم که چه مقدار فشار روي شماست

 

شما به شدت مورد انتقاد قرار خواهيد گرفت

 

حکم شما يک حکم محبوب نخواهد بود

 

اما اگه معنايي واسه شما داشته باشه

 

حداقل در نظر يکي از افرادي که محکوم کردين احترام دارين

 

...به همين دليل در اين دنيا

راي شما فقط يک راي درست بوده

 

ممنون

 

چيزي که شما در دادگاه گفتين، لازم بود که گفته بشه

 

...قاضي هايوود

 

...دليل اينکه از شما خواستم بياين

 

...اون مردمه

 

...ميليون ها نفري است که

 

هرگز نمي دونستم که اينطور ميشه

 

بايد باورش کنين

 

آقاي جانينگ

 

...زماني رسيده که اولين باري که يک نفر رو به مرگ محکوم کردي

مي دونستي که اون بيگناهه

 

تنظيم ، اصلاح و هماهنگي زيرنويس از آرميــن مهدويان
armin.mail007@gmail.com